ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهوری در جلسه شورای اجرایی فناوری اطلاعات :
راه مبارزه با فساد شفافیت است
حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری عصر دیروز در نوزدهمین جلسه شورای اجرایی فناوری اطلاعات، بر الکترونیکی شدن خدمات دولتی تأکید کرد و گفت: همه مقرراتی که در این شورای اجرایی تصویب میشود برای این است که مردم فعالیتهای خود را راحتتر انجام دهند، دریافت خدمات از دولت آسانتر و سریعتر انجام شود و نیاز به مراجعه حضوری و ارتباط چهره به چهره نباشد.
به گزارش ایرنا، وی با بیان اینکه سلامت برای مردم حائز اهمیت است، گفت: در این دورهای که مبتلا به کرونا بودیم، جایگاه سلامت بیشتر روشن شد. امروز بحث این است که مردم خدمات مربوط به سلامت را در فرآیند دولت الکترونیک با یک کارت و یا شماره ملی دریافت کنند. حتی موضوع نسخهپیچی و اینکه مردم چقدر به آن نیاز دارند و بیمهگرها در چه مواردی باید وارد عمل شوند و چه هزینههایی را متقبل شوند، باید الکترونیکی شود. روحانی ادامه داد: با الکترونیکی شدن بخش سلامت، هم مردم در رفاه قرار میگیرند و هم مراکز درمانی راحتتر خدمت را ارائه میکنند و هم پول را راحتتر دریافت میکنند. یعنی وقتی پزشک فردی را معاینه کند یا در بخش تشخیصی، بیمهگر پول را پرداخت میکند. رئیس جمهوری تأکید کرد: در بخش سلامت همه اقداماتی که لازم است باید تا پایان سال این اقدامات انجام شود و تا ۲۰ اسفند خدماتی که در بخش سلامت به صورت الکترونیک ارائه شود، تکمیل شود تا مردم در رفاه بیشتری قرار بگیرند.
وی با اشاره به بررسی موضوع رفاه ایرانیان در این جلسه و تصویب مقررات مربوط به آن گفت: برخی بخشها و اقشار نیازمند حمایت هستند که البته این حمایت به طرق مختلف مانند یارانه سالهاست انجام میشود. روحانی گفت: حمایتهای معیشتی که از سال ۹۸ شروع شد، ادامه پیدا خواهد کرد. البته افرادی که خیلی نیازمند نبودند در این سامانه قرار نگرفتند و امروز ۶۰ میلیون نفر از حمایت معیشتی برخوردارند. حتی در دوره کرونا در ماههای اخیر هم دولت در ستاد کرونا و هم مجلس به این نتیجه رسید که اقشاری نیاز به حمایت دارند. هماهنگی بین این دو مصوبه دولت و مجلس نیاز بود که این هماهنگی را انجام دادیم. رئیس جمهوری تأکید کرد: در چهار ماه پایانی سال به حدود ۳۵ میلیون نفر از کسانی که به دلیل کرونا از کسب و کار و فعالیت بازماندند، کمک میشود که البته یک ماه این کمک را دریافت کردند و سه بار دیگر دریافت میکنند. بنابراین در حال حاضر در هر ماه سه نوع حمایت ارائه میشود، یک بار برای یارانه، یک بار برای حمایت معیشتی و یک بار برای موردی که ستاد ملی مبارزه با کرونا مصوب کرده است. او همچنین گفت: امسال در بحث کرونا مشخص شد که دولت الکترونیک چقدر اهمیت دارد. چون بیماریهای اپیدمی به گونهای است که تماس افراد میتواند مشکل به وجود بیاورد. در بحث کرونا مسأله فاصله اجتماعی و کاهش تردد از موارد بسیار مهم بوده است.
مجبور بودیم به درآمدهای مالیاتی روی بیاوریم
رئیس جمهوری در ادامه موضوع مالیات را یکی دیگر از موارد مورد بحث در نشست دیروز دانست و گفت: مالیات مسأله بسیار مهمی است و ما در این دولت، بار اداره کشور و منابع مورد نیاز آن را از روی دوش نفت برداشتیم و بیشتر روی دوش مالیات و عوارض و امثال آن گذاشتیم. روحانی درباره دلایل روی آوردن دولت تدبیر و امید به تقویت درآمدهای مالیاتی گفت: شرایط به گونهای بود که مجبور بودیم این کار را انجام دهیم و اساساً بسیار مهم است که کشور از طریق خود مردم و مالیات آنها اداره شود. وی نفت را سرمایهای بین نسلی عنوان کرد و گفت: نفت برای همیشه نیست و سرمایهای است که از زیرزمین خارج میشود و در اختیار قرار میگیرد و پول آن هم باید بین نسلی باشد که مقرراتی هم در این زمینه وجود دارد و بر اساس این مقررات، بخشی از پول نفت به صندوق توسعه ملی بر میگردد تا شرکتهای غیردولتی از آن برای بهبود فعالیتهای اقتصادی خود بهرهبرداری کنند.
وضع درآمدهای مالیاتی دولت امسال خوب بود
رئیس جمهوری با بیان اینکه مالیات از لحاظ اخلاقی و قانونی یک ارزش مهم است، گفت: مالیات از این لحاظ که بار اداره کشور روی دوش آن است نیز اهمیت دارد. خوشبختانه در سالی که رو به اتمام است، وضع درآمد مالیاتی دولت خوب بوده و سازمان مالیاتی ما بخوبی فعال بوده است. او گفت: مسئول سازمان مالیاتی خبر خوشی دادند و آن اینکه در سال آینده ترتیبات به گونهای است که ۷۰ درصد آنهایی که باید مالیات پرداخت میکنند، دیگر نیازی نیست به جایی مراجعه کنند و خودشان باید اظهاراتشان را از طریق همین سامانههای مالیاتی اعلام و اظهار کنند و به این ترتیب، سازمان مالیاتی خواهد توانست روی ۳۰ درصد باقی مانده متمرکز شود.
مبارزه با فساد از طریق شفافیت امکانپذیر است
روحانی دولت الکترونیک را از مسائل مهم کشور عنوان کرد و گفت: یکی از آثار دولت الکترونیک مبارزه با فساد است و این مبارزه با فسادی که گفته میشود و مهم است که گفته شود، از طریق شفافیت امکانپذیر است؛ بخش بزرگی از مسأله فساد از طریق بحث دولت الکترونیک و الکترونیک شدن خدمات امکانپذیر است. وی تصریح کرد: اگر ارائه خدمات مربوط به سلامت از طریق الکترونیک باشد، مشکلات آن خود به خود رفع و خیال ما راحت میشود؛ در بخش مالیات هم مشکلاتی را احساس میکنیم که وقتی همه سامانههای ما الکترونیکی شوند این نگرانیها رفع میشود و ما به نقطهای میرسیم که جامعه به سمت سلامت حرکت میکند.
رئیس جمهوری با اشاره به وضع مقررات در حوزه مالیات هم گفت: همه مقرراتی که در شورای اجرایی فناوری تصویب میکنیم برای این است که فعالیت مردم و تلاش آنها راحتتر شود و خدمات را از دولت یا جاهای دیگر سادهتر دریافت کنند بدون اینکه نیاز باشد با کارمندان مربوطه به صورت چهره به چهره روبهرو شوند. زیرا ارتباطات چهره به چهره شدن کارمندان و ارباب رجوع مشکلات و مسائلی را دارد و مقررات وضع شده میتواند به سلامت و رفاه جامعه کمک شایانی کند.
رئیس قوه قضائیه با اشاره به موضوع آلودگی هوا:
نباید در برابر نقض حقوق عامه سکوت کرد
رئیس قوه قضائیه با تأکید بر اینکه هوای پاک از حقوق عامه است که نباید اجازه داد مردم به خاطر ترک فعل برخی مسئولان در اجرای قانون آسیب ببینند، از دادستان کل کشور خواست برخورد با مسئولان متخلف را از طریق معاونت حقوق عامه پیگیری کند.
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، سید ابراهیم رئیسی در ابتدای جلسه صبح دیروز شورای عالی قوه قضائیه وجه مشترک آیتالله مصباح یزدی و شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را دفاع از رکن رکین انقلاب اسلامی یعنی ولایت فقیه دانست و گفت: آیتالله مصباح یزدی در حوزه علمیه با تمام وجود پای دفاع از ولایت فقیه بود و حاج قاسم سلیمانی در حوزه عملی و میدانداری و مجاهدت در اجرای فرمان ولی، مدافع ولایت فقیه بود. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه دشمنان امروز بهنام تمدن وحشی گری را در عالم گسترش میدهند، تأکید کرد: حاج قاسم سلیمانی در مسیر از بین بردن توحشی که مدعیان تمدن در عالم به منطقه و مردم تحمیل کردند، به شهادت رسید.
آیتالله رئیسی ایجاد کردن داعش، القاعده و گروهکهای تکفیری را نمادهایی از توسعه وحشی گری در عالم توسط دشمنان دانست و گفت: وحشی گریها و جنایاتی که داعشیها در منطقه مرتکب آن شدند، توسط شهیدان سلیمانی، المهندس و دیگر مجاهدان این عرصه پایان پذیرفت تا انشاءالله زمینه برای تمدن نوین اسلامی هر چه بیشتر فراهم شود.
رئیس قوه قضائیه در ادامه با اشاره به راهپیمایی گسترده روز جمعه مردم در عراق، گفت: آنچه مردم عراق در میدان التحریر فریاد زدند، فریاد اخراج امریکاییها بود که هم مجلس عراق آن را تصویب کرده است و هم مسئولان و مردم عراق مصمم هستند که این مهم هرچه زودتر انجام شود. وی با بیان اینکه مردم عراق با تمام وجود خواستار گرفتن انتقام شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و اخراج امریکاییها از کشورشان هستند، گفت: داغ شهادت شهید سلیمانی و ابومهدی و دیگر شهدای جبهه مقاومت و همچنین روحیه مطالبه گری و انتقامجویی از امریکا و پیگیری اخراج آنها از منطقه، هرگز به سردی نمیگراید. امروز نه فقط مردم منطقه ما بلکه همه مردم جهان، حاج قاسم سلیمانی را بهعنوان نماد امنیت ساز و مبارزه با تروریسم در منطقه میشناسند و این سؤال جدی وجود دارد که چرا کسانی که مدعی حقوق بشر و مبارزه با تروریسم هستند، نماد مبارزه با تروریسم در عالم را ترور میکنند؟
آیتالله رئیسی با تأکید بر این نکته که نمیشود از یک طرف فریاد مبارزه با تروریسم را سر داد و از طرف دیگر نماد مبارزه با تروریسم در عالم را ترور کرد، گفت: ان شاالله قدردان خون مطهر این شهدا و پیگیریکننده کیفر عاملان و آمران این جنایت هولناک باشیم.
اگر به خدا اعتقاد ندارید، به میثاقهای بینالمللی پایبند باشید
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عکسالعمل اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر نسبت به یک قصاص که در یکی از شهرهای کشورمان انجام شده است، گفت: آنها ما را به پایبندی به قوانین بینالمللی توصیه کردند و در اینجا سؤال من از اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر این است که در زمان ترور شهیدان فخریزاده و سلیمانی این قوانین بینالمللی کجا بودند و چرا با استناد به همین قوانین، این تروریسمهای دولتی و رسمی امریکایی و صهیونیستی را محکوم نکردند؟ رئیسی افزود: سؤال ما از اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر این است که در زمانی که خانهها در یمن بر سر کودکان خراب میشود و هنگامی که زمینهای مردم در فلسطین غصب میشود و در آنها شهرکسازی صورت میگیرد و مردم به خاک و خون کشیده میشوند، این قوانین بینالمللی کجا هستند که برای محکومیت عاملین این جنایتها به آنها استناد نمیشود؟ او به اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر توصیه کرد که اگر به خدا و مبدأ و معاد اعتقاد ندارند، به انسانیت خودشان یا حداقل به میثاقهای بینالمللی و مصوبههای سازمان ملل پایبند باشند.
آیتالله رئیسی همچنین با تأکید بر این نکته که سخن گفتن از مذاکره با پیمان شکنان و پالسهای اینچنینی، سخن ملت ایران نیست، افزود: بهترین کار و اقدام برای ناامید و مأیوس کردن دشمن، صرفاً پایبندی به داشتهها و نیروهای جوان و برومند و فرهیخته خودمان است.
نباید در برابر نقض حقوق عامه سکوت کرد
رئیس دستگاه قضا، در واکنش به گزارش رئیس سازمان بازرسی و گزارش دادستان کل کشور در خصوص آلودگی هوا هم گفت: هوای پاک و محیط زیست از حقوق عامه است و آلودگی هوا از معضلاتی است که کشورمان هر چند وقت یک بار در یک استان یا بهصورت سراسری درگیر آن میشود. رئیسی با تأکید بر اینکه نباید در برابر نقض حقوق عامه سکوت کرد و اجازه داد مردم به خاطر ترک فعل برخی مسئولان و عدم اجرای قانون آسیب ببینند، به دادستان کل کشور تأکید کرد موضوع را از طریق معاونت حقوق عامه پیگیری کند.
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، سید ابراهیم رئیسی در ابتدای جلسه صبح دیروز شورای عالی قوه قضائیه وجه مشترک آیتالله مصباح یزدی و شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را دفاع از رکن رکین انقلاب اسلامی یعنی ولایت فقیه دانست و گفت: آیتالله مصباح یزدی در حوزه علمیه با تمام وجود پای دفاع از ولایت فقیه بود و حاج قاسم سلیمانی در حوزه عملی و میدانداری و مجاهدت در اجرای فرمان ولی، مدافع ولایت فقیه بود. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه دشمنان امروز بهنام تمدن وحشی گری را در عالم گسترش میدهند، تأکید کرد: حاج قاسم سلیمانی در مسیر از بین بردن توحشی که مدعیان تمدن در عالم به منطقه و مردم تحمیل کردند، به شهادت رسید.
آیتالله رئیسی ایجاد کردن داعش، القاعده و گروهکهای تکفیری را نمادهایی از توسعه وحشی گری در عالم توسط دشمنان دانست و گفت: وحشی گریها و جنایاتی که داعشیها در منطقه مرتکب آن شدند، توسط شهیدان سلیمانی، المهندس و دیگر مجاهدان این عرصه پایان پذیرفت تا انشاءالله زمینه برای تمدن نوین اسلامی هر چه بیشتر فراهم شود.
رئیس قوه قضائیه در ادامه با اشاره به راهپیمایی گسترده روز جمعه مردم در عراق، گفت: آنچه مردم عراق در میدان التحریر فریاد زدند، فریاد اخراج امریکاییها بود که هم مجلس عراق آن را تصویب کرده است و هم مسئولان و مردم عراق مصمم هستند که این مهم هرچه زودتر انجام شود. وی با بیان اینکه مردم عراق با تمام وجود خواستار گرفتن انتقام شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و اخراج امریکاییها از کشورشان هستند، گفت: داغ شهادت شهید سلیمانی و ابومهدی و دیگر شهدای جبهه مقاومت و همچنین روحیه مطالبه گری و انتقامجویی از امریکا و پیگیری اخراج آنها از منطقه، هرگز به سردی نمیگراید. امروز نه فقط مردم منطقه ما بلکه همه مردم جهان، حاج قاسم سلیمانی را بهعنوان نماد امنیت ساز و مبارزه با تروریسم در منطقه میشناسند و این سؤال جدی وجود دارد که چرا کسانی که مدعی حقوق بشر و مبارزه با تروریسم هستند، نماد مبارزه با تروریسم در عالم را ترور میکنند؟
آیتالله رئیسی با تأکید بر این نکته که نمیشود از یک طرف فریاد مبارزه با تروریسم را سر داد و از طرف دیگر نماد مبارزه با تروریسم در عالم را ترور کرد، گفت: ان شاالله قدردان خون مطهر این شهدا و پیگیریکننده کیفر عاملان و آمران این جنایت هولناک باشیم.
اگر به خدا اعتقاد ندارید، به میثاقهای بینالمللی پایبند باشید
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عکسالعمل اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر نسبت به یک قصاص که در یکی از شهرهای کشورمان انجام شده است، گفت: آنها ما را به پایبندی به قوانین بینالمللی توصیه کردند و در اینجا سؤال من از اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر این است که در زمان ترور شهیدان فخریزاده و سلیمانی این قوانین بینالمللی کجا بودند و چرا با استناد به همین قوانین، این تروریسمهای دولتی و رسمی امریکایی و صهیونیستی را محکوم نکردند؟ رئیسی افزود: سؤال ما از اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر این است که در زمانی که خانهها در یمن بر سر کودکان خراب میشود و هنگامی که زمینهای مردم در فلسطین غصب میشود و در آنها شهرکسازی صورت میگیرد و مردم به خاک و خون کشیده میشوند، این قوانین بینالمللی کجا هستند که برای محکومیت عاملین این جنایتها به آنها استناد نمیشود؟ او به اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر توصیه کرد که اگر به خدا و مبدأ و معاد اعتقاد ندارند، به انسانیت خودشان یا حداقل به میثاقهای بینالمللی و مصوبههای سازمان ملل پایبند باشند.
آیتالله رئیسی همچنین با تأکید بر این نکته که سخن گفتن از مذاکره با پیمان شکنان و پالسهای اینچنینی، سخن ملت ایران نیست، افزود: بهترین کار و اقدام برای ناامید و مأیوس کردن دشمن، صرفاً پایبندی به داشتهها و نیروهای جوان و برومند و فرهیخته خودمان است.
نباید در برابر نقض حقوق عامه سکوت کرد
رئیس دستگاه قضا، در واکنش به گزارش رئیس سازمان بازرسی و گزارش دادستان کل کشور در خصوص آلودگی هوا هم گفت: هوای پاک و محیط زیست از حقوق عامه است و آلودگی هوا از معضلاتی است که کشورمان هر چند وقت یک بار در یک استان یا بهصورت سراسری درگیر آن میشود. رئیسی با تأکید بر اینکه نباید در برابر نقض حقوق عامه سکوت کرد و اجازه داد مردم به خاطر ترک فعل برخی مسئولان و عدم اجرای قانون آسیب ببینند، به دادستان کل کشور تأکید کرد موضوع را از طریق معاونت حقوق عامه پیگیری کند.
با دستور رئیس جمهوری مصوبه مجلس اجرایی شد
آغاز غنیسازی ۲۰درصدی در فردو
گروه سیاسی / سانتریفوژهای فردو برای غنیسازی اورانیوم با غنای
20 درصد به گردش درآمدند. اقدامی که اگر چه به معنای تعلیق بخش دیگری از تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ایران است اما در راستای اثبات پایبندی دولت به قانون اساسی و تأکید بر عمل به وظیفه اجرای قوانین مصوب مجلس انجام شده است.
ظهر دیروز بود که علی ربیعی سخنگوی دولت اعلام کرد با تأمین اعتبار پیشبینی شده در آییننامه اجرایی قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» فرآیند تزریق گاز برای تولید اورانیوم با غنای
۲۰ درصد در مجتمع غنیسازی شهید علیمحمدی (فردو) آغاز و اولین محصول UF6 به دست میآید.
ربیعی در عین حال در گفتوگو با ایرنا با یادآوری انتقادات دولت به این قانون مصوب مجلس تأکید کرد: «دولت پیش از این هم اعلام کرده که قانون مصوب مجلس را لازمالاجرا میداند و به آن پایبند خواهد بود. هرچند دولت از ابتدا این طرح را به مصلحت ندانسته و بهخاطر طرف مشورت قرار نگرفتن دولت در تصویب نهایی آن انتقادهایی را وارد میدانست اما این مسائل تأثیری بر تعهد دولت به اجرای این قوانین نداشته است.»
آغاز غنیسازی 20 درصدی اجرای ماده اول قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» است که در آن تصریح شده «سازمان انرژی اتمی ایران موظف است بلافاصله پس از تصویب این قانون، جهت مصارف صلحآمیز نسبت به تولید اورانیوم با غنای بیست درصد (۲۰%) اقدام و سالانه به میزان حداقل یکصد و بیست کیلوگرم آن را در داخل کشور ذخیره کند.»
این قانون اگر چه پیش از ابلاغ توسط رئیس جمهوری توسط رئیس مجلس و با انتشار در روزنامه رسمی ابلاغ شد اما بلافاصله آییننامه اجراییاش در هیأت وزیران به تصویب رسید. آییننامهای که در مورد اجرای ماده یک قانون مقرر میداشت سازمان انرژی اتمی ایران ظرف دو ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن قانون در گزارشی به دولت موارد نیاز به اورانیوم با غنای ۲۰ درصد و پیش نیازهای فنی و مالی آن را اعلام کند و با تأمین اعتبار و پیشنیازهای فنی لازم اقدامات لازم را برای انجام غنیسازی به منظور استفاده صلحآمیز انجام دهد به نحوی که ظرف یک سال، حداقل ۱۲۰ کیلوگرم مواد مقرر در ماده یک قانون مزبور ذخیرهسازی شود.
به گفته سخنگوی دولت بخشی از اعتبار لازم برای اجرای این قانون با دستور رئیس جمهوری تأمین شده است. ربیعی در این باره همچنین گفت که رئیس جمهور در نامهای به آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در خصوص تأمین بودجه بخشی از این قانون در سال ۱۳۹۹ دستور لازم را داده است.
پیرو همین دستور بود که علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران سه روز پیش در نامهای به رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای با تأکید بر اینکه دولت ایران موظف به اجرای قوانین مصوب مجلس است قصد ایران برای آغاز تولید سوخت اورانیوم ۲۰ درصد را اعلام کرد و خواستار حضور بازرسان برای فک پلمب تجهیزاتی شد که بر اساس تعهدات پیشین ایران برای اجتناب از غنیسازی بالاتر از 3.67 درصد در قالب برجام پلمب شده بودند.
واکنش به بی تعهدی طرف های برجام
تولید اورانیوم با غنای 20 درصد که در ایران کاربردی جز استفاده به عنوان سوخت رآکتور آب سبک تهران ندارد بیش از هر چیز واکنشی است به پایبند نبودن کشورهای اروپایی عضو برجام به تعهداتشان که در همراهی غیرمستقیم با تحریمهای امریکا علیه ایران از خرید نفت و انجام مبادلات بانکی با ایران خودداری میکند. با این حال آنچه در مجلس تحت عنوان طرح دو فوریتی اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از ملت ایران مطرح و سپس تبدیل به قانون شد از سوی بسیاری از کارشناسان و برخی از دولتمردان به دلایل متعددی مورد انتقاد قرار گرفت. انتقاداتی که بیشتر بر این محور استوار بود که ورود مجلس به قانونگذاری در این حیطه و موظف کردن دولت به انجام اقداماتی که خواه ناخواه میتواند به عنوان خروج از برجام تلقی شود تصمیمگیری متمرکز درباره این موضوع را که به عنوان امری فراقوهای به شورای عالی امنیت ملی سپرده شده و مذاکرات و اقدامات پیرامون آن از سال 92 به دولت سپرده شده است از تمرکز خارج میسازد. علی رغم این انتقادات و تفسیرهایی که مبتنی بر وجود رگههایی از رقابتهای سیاسی در تصویب این قانون مطرح میشد؛ دولت پس از ابلاغ آن را همچون هر قانون دیگری در مسیر اجرا قرار داده است.
ایران بعد از خروج امریکا از برجام در 18 اردیبهشت 1397 و بازگشت تحریمها مهلت یک سالهای را در نظر گرفت تا طرفهای اروپایی برجام به وعدههای 11 گانه خود که شامل حفظ و تقویت روابط اقتصادی با ایران، ایجاد کانالهای مؤثر مالی برای تعامل با ایران، تداوم صادرات نفت ایران، حمایت از شرکتها در برابر تحریمهای ثانویه امریکا و نظایر آن بود عمل کند. معطل ماندن این تعهدات در آن مهلت یکساله شورای عالی امنیت ملی را بر آن داشت تا روند گام به گام تعلیق تعهدات از سوی ایران را آغاز کند. توقف فروش ذخایر اورانیوم غنیشده و ذخایر آب سنگین که به افزایش این ذخایر به بیش از 300 کیلوگرم پیشبینی شده در برجام بود در گام نخست اجرایی شد. پس از آن ایران در گام دوم غنیسازی را از 3.67 درصد پیشبینی شده افزایش داد اما درصد غنیسازی در این مدت از 4.5 درصد افزایش نیافت.
حال باید باز گشت به غنیسازی 20 درصدی را گام دیگری از این روند تلقی کرد. اقدامی که در راستای واکنش به بدعهدی طرفهای برجامی انجام شده و بیشک همچون اقدامات پیشین در صورت اجرای تعهدات برجام از سوی کشورهای اروپایی بازگشت پذیر است. هرچند ماده 7 قانون مصوب مجلس در این باره تصریح دارد «چنانچه کشورهای متعهد از جمله کشورهای ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلستان، چین و روسیه) نسبت به اجرای تعهدات خود و رفع کامل تحریمها از جمله هستهای، نظامی، حقوق بشری و امثال آن علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند، دولت موظف است گزارش دقیق اقدامات انجام شده را به مجلس ارائه کند. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و نیز کمیسیون انرژی مجلس ارزیابی خود را نسبت به این گزارش به منظور تعیین تکلیف در مجلس، به مجلس شورای اسلامی به استناد بند (۷) ماده (۴۵) قانون آییننامه داخلی مجلس ارائه میکنند.»
با این همه چرخش سانتریفیوژهای فردو برای غنیسازی 20 درصدی بر خلاف ادعاهای پیشین مخالفان برجام نشان داد که در سایه برجام نه تنها آسیبی به تأسیسات هستهای ایران وارد نشده است بلکه این تأسیسات در کمترین زمان ممکن پس از تصمیم قابلیت راهاندازی دوباره را دارند.
واکنش های بین المللی
هرچند تعلیق تعهدات برجامی ایران هیچگاه فارغ از واکنشهای بینالمللی نبوده است. در یکی از نخستین واکنشها مدیرکل آژانس بینالمللی اعلام کرد که در گزارشی اعضای شورای حکام را در جریان روند غنی سای اورانیوم در ایران قرار میدهد. به گزارش رویترز سخنگوی آژانس نیز اعلام کرد که بازرسان این سازمان بینالمللی بر فعالیتهای تأسیسات فردو در ایران نظارت دارند.
به گزارش ایسنا، میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی هم در صفحه توئیترش به این اتفاق واکنش نشان داد و نوشت: ایران اعلام کرد که غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد را از سر میگیرد. این یک خبر فوری نیست. این اقدام با توجه به قانون تصویب شده در پارلمان ایران، قابل پیشبینی بود. نکته اصلی این است که این اقدام در چارچوب عادیسازی ممکن وضعیت پیرامون برجام (توافق هستهای) بازگشتپذیراست.
پیتر استانو، سخنگوی کمیسیون روابط خارجی اتحادیه اروپا هم در گفت وگو با اسپوتنیک با بیان اینکه اتحادیه اروپا از غنی سازی
20 درصدی ایران مطلع شده است، گفت: اگر این اعلام اجرایی شود به مثابه خروج قابل ملاحظه ایران از پایبندیهایش به توافق هستهای خواهد بود. او در ادامه با بیان اینکه این اقدام ایران پیامدهای خطرناکی بر مقابله با انتشار سلاح هستهای خواهد داشت، تأکید کرد: بار دیگر تأکید میکنیم که از هرگونه اقدامی که ممکن است مانع حفظ برجام شود، اجتناب کنید. او در عین حال ارزیابی اتحادیه اروپا را منوط به تأیید اقدامات اعلامی ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی دانست.
اعلامی که روز گذشته انجام شد. به گزارش ایسنا، کاظم غریب آبادی از اعلام و تأیید غنی سازی۲۰ درصدی توسط مدیرکل آژانس خبر داد. در گزارش رافائل گروسی آمده است «بازرسان آژانس مهر و موم یک سیلندر ۱۳۷.۲ کیلوگرمی اورانیوم ۴.۱ درصد را برداشته و این سیلندر به خط تولید وصل و تولید اورانیوم تا غنای ۲۰ درصد از سوی ایران آغاز شد».
20 درصد به گردش درآمدند. اقدامی که اگر چه به معنای تعلیق بخش دیگری از تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ایران است اما در راستای اثبات پایبندی دولت به قانون اساسی و تأکید بر عمل به وظیفه اجرای قوانین مصوب مجلس انجام شده است.
ظهر دیروز بود که علی ربیعی سخنگوی دولت اعلام کرد با تأمین اعتبار پیشبینی شده در آییننامه اجرایی قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» فرآیند تزریق گاز برای تولید اورانیوم با غنای
۲۰ درصد در مجتمع غنیسازی شهید علیمحمدی (فردو) آغاز و اولین محصول UF6 به دست میآید.
ربیعی در عین حال در گفتوگو با ایرنا با یادآوری انتقادات دولت به این قانون مصوب مجلس تأکید کرد: «دولت پیش از این هم اعلام کرده که قانون مصوب مجلس را لازمالاجرا میداند و به آن پایبند خواهد بود. هرچند دولت از ابتدا این طرح را به مصلحت ندانسته و بهخاطر طرف مشورت قرار نگرفتن دولت در تصویب نهایی آن انتقادهایی را وارد میدانست اما این مسائل تأثیری بر تعهد دولت به اجرای این قوانین نداشته است.»
آغاز غنیسازی 20 درصدی اجرای ماده اول قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» است که در آن تصریح شده «سازمان انرژی اتمی ایران موظف است بلافاصله پس از تصویب این قانون، جهت مصارف صلحآمیز نسبت به تولید اورانیوم با غنای بیست درصد (۲۰%) اقدام و سالانه به میزان حداقل یکصد و بیست کیلوگرم آن را در داخل کشور ذخیره کند.»
این قانون اگر چه پیش از ابلاغ توسط رئیس جمهوری توسط رئیس مجلس و با انتشار در روزنامه رسمی ابلاغ شد اما بلافاصله آییننامه اجراییاش در هیأت وزیران به تصویب رسید. آییننامهای که در مورد اجرای ماده یک قانون مقرر میداشت سازمان انرژی اتمی ایران ظرف دو ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن قانون در گزارشی به دولت موارد نیاز به اورانیوم با غنای ۲۰ درصد و پیش نیازهای فنی و مالی آن را اعلام کند و با تأمین اعتبار و پیشنیازهای فنی لازم اقدامات لازم را برای انجام غنیسازی به منظور استفاده صلحآمیز انجام دهد به نحوی که ظرف یک سال، حداقل ۱۲۰ کیلوگرم مواد مقرر در ماده یک قانون مزبور ذخیرهسازی شود.
به گفته سخنگوی دولت بخشی از اعتبار لازم برای اجرای این قانون با دستور رئیس جمهوری تأمین شده است. ربیعی در این باره همچنین گفت که رئیس جمهور در نامهای به آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در خصوص تأمین بودجه بخشی از این قانون در سال ۱۳۹۹ دستور لازم را داده است.
پیرو همین دستور بود که علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران سه روز پیش در نامهای به رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای با تأکید بر اینکه دولت ایران موظف به اجرای قوانین مصوب مجلس است قصد ایران برای آغاز تولید سوخت اورانیوم ۲۰ درصد را اعلام کرد و خواستار حضور بازرسان برای فک پلمب تجهیزاتی شد که بر اساس تعهدات پیشین ایران برای اجتناب از غنیسازی بالاتر از 3.67 درصد در قالب برجام پلمب شده بودند.
واکنش به بی تعهدی طرف های برجام
تولید اورانیوم با غنای 20 درصد که در ایران کاربردی جز استفاده به عنوان سوخت رآکتور آب سبک تهران ندارد بیش از هر چیز واکنشی است به پایبند نبودن کشورهای اروپایی عضو برجام به تعهداتشان که در همراهی غیرمستقیم با تحریمهای امریکا علیه ایران از خرید نفت و انجام مبادلات بانکی با ایران خودداری میکند. با این حال آنچه در مجلس تحت عنوان طرح دو فوریتی اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از ملت ایران مطرح و سپس تبدیل به قانون شد از سوی بسیاری از کارشناسان و برخی از دولتمردان به دلایل متعددی مورد انتقاد قرار گرفت. انتقاداتی که بیشتر بر این محور استوار بود که ورود مجلس به قانونگذاری در این حیطه و موظف کردن دولت به انجام اقداماتی که خواه ناخواه میتواند به عنوان خروج از برجام تلقی شود تصمیمگیری متمرکز درباره این موضوع را که به عنوان امری فراقوهای به شورای عالی امنیت ملی سپرده شده و مذاکرات و اقدامات پیرامون آن از سال 92 به دولت سپرده شده است از تمرکز خارج میسازد. علی رغم این انتقادات و تفسیرهایی که مبتنی بر وجود رگههایی از رقابتهای سیاسی در تصویب این قانون مطرح میشد؛ دولت پس از ابلاغ آن را همچون هر قانون دیگری در مسیر اجرا قرار داده است.
ایران بعد از خروج امریکا از برجام در 18 اردیبهشت 1397 و بازگشت تحریمها مهلت یک سالهای را در نظر گرفت تا طرفهای اروپایی برجام به وعدههای 11 گانه خود که شامل حفظ و تقویت روابط اقتصادی با ایران، ایجاد کانالهای مؤثر مالی برای تعامل با ایران، تداوم صادرات نفت ایران، حمایت از شرکتها در برابر تحریمهای ثانویه امریکا و نظایر آن بود عمل کند. معطل ماندن این تعهدات در آن مهلت یکساله شورای عالی امنیت ملی را بر آن داشت تا روند گام به گام تعلیق تعهدات از سوی ایران را آغاز کند. توقف فروش ذخایر اورانیوم غنیشده و ذخایر آب سنگین که به افزایش این ذخایر به بیش از 300 کیلوگرم پیشبینی شده در برجام بود در گام نخست اجرایی شد. پس از آن ایران در گام دوم غنیسازی را از 3.67 درصد پیشبینی شده افزایش داد اما درصد غنیسازی در این مدت از 4.5 درصد افزایش نیافت.
حال باید باز گشت به غنیسازی 20 درصدی را گام دیگری از این روند تلقی کرد. اقدامی که در راستای واکنش به بدعهدی طرفهای برجامی انجام شده و بیشک همچون اقدامات پیشین در صورت اجرای تعهدات برجام از سوی کشورهای اروپایی بازگشت پذیر است. هرچند ماده 7 قانون مصوب مجلس در این باره تصریح دارد «چنانچه کشورهای متعهد از جمله کشورهای ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلستان، چین و روسیه) نسبت به اجرای تعهدات خود و رفع کامل تحریمها از جمله هستهای، نظامی، حقوق بشری و امثال آن علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند، دولت موظف است گزارش دقیق اقدامات انجام شده را به مجلس ارائه کند. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و نیز کمیسیون انرژی مجلس ارزیابی خود را نسبت به این گزارش به منظور تعیین تکلیف در مجلس، به مجلس شورای اسلامی به استناد بند (۷) ماده (۴۵) قانون آییننامه داخلی مجلس ارائه میکنند.»
با این همه چرخش سانتریفیوژهای فردو برای غنیسازی 20 درصدی بر خلاف ادعاهای پیشین مخالفان برجام نشان داد که در سایه برجام نه تنها آسیبی به تأسیسات هستهای ایران وارد نشده است بلکه این تأسیسات در کمترین زمان ممکن پس از تصمیم قابلیت راهاندازی دوباره را دارند.
واکنش های بین المللی
هرچند تعلیق تعهدات برجامی ایران هیچگاه فارغ از واکنشهای بینالمللی نبوده است. در یکی از نخستین واکنشها مدیرکل آژانس بینالمللی اعلام کرد که در گزارشی اعضای شورای حکام را در جریان روند غنی سای اورانیوم در ایران قرار میدهد. به گزارش رویترز سخنگوی آژانس نیز اعلام کرد که بازرسان این سازمان بینالمللی بر فعالیتهای تأسیسات فردو در ایران نظارت دارند.
به گزارش ایسنا، میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی هم در صفحه توئیترش به این اتفاق واکنش نشان داد و نوشت: ایران اعلام کرد که غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد را از سر میگیرد. این یک خبر فوری نیست. این اقدام با توجه به قانون تصویب شده در پارلمان ایران، قابل پیشبینی بود. نکته اصلی این است که این اقدام در چارچوب عادیسازی ممکن وضعیت پیرامون برجام (توافق هستهای) بازگشتپذیراست.
پیتر استانو، سخنگوی کمیسیون روابط خارجی اتحادیه اروپا هم در گفت وگو با اسپوتنیک با بیان اینکه اتحادیه اروپا از غنی سازی
20 درصدی ایران مطلع شده است، گفت: اگر این اعلام اجرایی شود به مثابه خروج قابل ملاحظه ایران از پایبندیهایش به توافق هستهای خواهد بود. او در ادامه با بیان اینکه این اقدام ایران پیامدهای خطرناکی بر مقابله با انتشار سلاح هستهای خواهد داشت، تأکید کرد: بار دیگر تأکید میکنیم که از هرگونه اقدامی که ممکن است مانع حفظ برجام شود، اجتناب کنید. او در عین حال ارزیابی اتحادیه اروپا را منوط به تأیید اقدامات اعلامی ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی دانست.
اعلامی که روز گذشته انجام شد. به گزارش ایسنا، کاظم غریب آبادی از اعلام و تأیید غنی سازی۲۰ درصدی توسط مدیرکل آژانس خبر داد. در گزارش رافائل گروسی آمده است «بازرسان آژانس مهر و موم یک سیلندر ۱۳۷.۲ کیلوگرمی اورانیوم ۴.۱ درصد را برداشته و این سیلندر به خط تولید وصل و تولید اورانیوم تا غنای ۲۰ درصد از سوی ایران آغاز شد».
تحلیلگران نظامی و سیاسی جهان چشم اندازهای 2021 را بررسی کردند
دورنمای جهان کرونازده
همراه با گفتارهایی از
- ریچارد هاس - جوزف اس.نای جونیور - استفان ام. والت - جان آلن - آن ماری اسلاوتر - جی جان ایکنبری - کوری شاکه - و ...
گروه جهان/ یک سال از نخستین روزهایی که نام کرونا در جهان پیچید میگذرد. در نخستین ماههای شیوع کرونا، تحلیلگران بسیاری در گوشه و کنار جهان از تأثیراتی که کرونا بر روزهای آنان دارد، نوشتند. برخی بدبینانهتر نگاه کردند و آن را پایان ایدهآلهای جهانیسازی برشمردند و برخی خوشبینتر از تبعات مثبتی که کرونا میتواند بر جهان داشته باشد نوشتند و آن را فرصتی برای برطرف کردن برخی کاستیهای جهان امروز دانستند.
اکنون یک سال از شیوع کرونا در جهان میگذرد، ساخت واکسنهایی در گوشه و کنار جهان این نوید را به جهانیان داده که سرانجام در آستانه روزهای پساکرونا قرار گرفتهاند. روزهایی که میتوانند در آن بزودی با ماسکها و دستکشها خداحافظی کنند و مشام خود را رها از بوی الکل ببینند.
اما جهان فردای کرونا فارغ از شادمانیهای اجتماعی و بدون نگرانی به دید و بازدید رفتنها، در عالم سیاست و حکمرانیها چگونه جهانی خواهد بود و چه انتظاراتی را باید از سیاستگذاران و قدرتهای جهانی داشت؟ در روزهای اخیر به بهانه آغاز سال میلادی، رسانهها و سایتهای تحلیلی غربی، مقالات بسیاری درباره پیشبینیهایی که از سال 2021 دارند، نوشتند. یکی از مجلاتی که تلاش کرده بهطور گسترده به جهان فردای کرونا بپردازد، سایت دو ماهنامه «فارن پالیسی» است. این نشریه امریکایی به سراغ 12 نفر از تحلیلگران سیاسی و نظامی که برخی پیشتر سمتهایی نیز در دولت کنونی و دولتهای پیشین امریکا داشتهاند، رفته است و از آنها خواسته مقالاتی درباره جهان پساکرونا بنویسند. در این مقالات، «جان آلن»، ژنرال چهارستاره سابق ارتش امریکا و رئیس کنونی اندیشکده بروکینگز با نقد سیاست جهانی در مقابله با کرونا و تأکید بر اینکه سیاستهای انزواگرایانه باعث شیوع بیشتر کرونا در جهان شد، توصیه کرده است در ادامه راه مبارزه با کرونا و یا موارد مشابه آن بهتر آن است که یک رهبری واحد جهانی کنترل مبارزه را در دست خود بگیرد. اما این رهبری لزوماً نمیتواند و نباید امریکا باشد.
این چیزی است که «آن ماری اسلاوتر»، مدیر اجرایی اندیشکده نیو امریکا نوشته و گفته است: «پاندمی کرونا ثابت کرد، دولت امریکا دیگر بازیگر اصلی در مسائل جهانی نیست.» او خروج امریکا از سازمان بهداشت جهانی را تنها یکی از نشانههای این امر دانست. «لوری گرت»، از نویسندگان «فارن پالیسی» نیز جهانیسازی را یکی از قربانیان کرونا توصیف کرده و نوشته است: «کرونا پیامدهای اقتصادی بدی داشته که موجب خشم و نفرت جهانی شده است. از همین رو انتظار میرود نهادهای بهداشتی و حتی بشر دوستانه بهدلیل افزایش تمایلات ملیگرایی آسیب جدی ببینند و جهانیسازی از روندی که در حال طی آن بود، خارج شود.» اما «کیشور ماهوبانی» از اساتید دانشگاه سنگاپور کرونا را فرصتی برای آسیا دانسته و نوشته است: «آمار پایین قربانیان کرونا در کشورهای شرق آسیا بازگوکننده داستانی بزرگتر و فراتر از موفقیت در مبارزه با کرونا است. این اعداد نشان داد، برخلاف همه آنچه سالها گفته میشد، توانمندیها از غرب به شرق کوچ کرده و اکنون این شرق است که از تجربههای قبلی آموخته و راهی جدید را برای مبارزه با اپیدمیها و پاندمیها یافته است.»
«شانون اونیل»، از نویسندگان اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا نیز معتقد است: «کرونا آمد و اکنون در حال رفتن است و باید گفت در مرحله بعدی جهانیسازی قرار گرفتهایم. اما دراین مرحله این تجارتها نیستند که تعیین کنندهاند بلکه ژئوپلیتیک و فعالیت دولتها است که از این پس تعیین کننده خواهد بود.
باید منتظر ماند و دید دولتها و اختلافاتی که با هم دارند، در سایه محدودیتهایی که روز به روز بیشترمیشود، جهان را به کجا میبرد.» «استفان والت»، استاد دانشگاه هاروارد هم تأکید کرده: «کرونا ثابت کرد، با سیاستهای سختگیرانه نمیتوان موفق بود.» ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی امریکا هم معتقد است: «چالشهایی مانند تغییرات آب و هوایی تا رقابت منع استفاده از سلاح هستهای در میان قدرتهای بزرگ شرایط این عصر را تعریف میکند.»
«کوری شاکه»، مدیر میز مطالعات دفاعی مؤسسه امریکن انترپرایز هم اقتصاد را مورد توجه قرار داده و نوشته است: «چین بهعنوان بزرگترین سرمایهگذار جهانی درصدد وصول بدهیهای خود برآمده و این شرایط بزرگترین فرصت برای امریکا است تا برای ورود چین و همپیمانانش به سیستم چندجانبه گرای غربی اقدام کند.»
«شیوشانکار منون»، مشاور امنیت ملی نخستوزیر سابق هند نیز دولتها را بازنده کرونا دانسته و نوشته است: «دولتها در جریان کرونا نتوانستند اعتماد شهروندان خود را به دست آورند.»
«رابین نیبلت»، مدیر اجرایی چتم هاوس نیز همچون «کیشور ماهوبانی» نگاهی به آسیا داشته و نوشته است: «پاندمی کرونا باعث شد، چین با موتور توربو با سرعت تمام به پیش حرکت کند.»
«جوزف نای»، استاد دانشگاه هاروارد هم تکروها را محکوم به شکست دانسته و جی جان ایکنبری، استاد دانشگاه پرینستون جهان را گرفتار در مصایب مدرنیته خوانده است.
زهره صفاری/ یک سال پس از شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان، تغییرات در چارچوب نظم جهانی نیز بتدریج بروز و ظهور یافته است. «کووید19» همانطور که اصول زندگی، اقتصاد و حتی نتایج انتخابات را دستخوش تحولات کرد، جهان را نیز به تغییرات دایمی قدرت در بعد اقتصادی و سیاسی کشانده است. با این محور، مجله «فارن پالسی» در گفتوگو با کارشناسان دیدگاهها در این باره را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده است.
فرصتی برای رهبری جهان
جان آلن
رئیس اندیشکده بروکینگز
برندگان واقعی این بحران جهانی -البته اگر باشند- انگشت شمارند. نه بهدلیل اینکه شرایط غیرقابل کنترل است بلکه به این خاطر که بسیاری از کشورها قادر به مدیریت و ایجاد نظم اجتماعی لازم برای کنترل آن نبودند. این شرایط سبب شد واکسن کووید19 بسرعت به یکی از راههای نجات سیستم درهم شکسته بینالمللی بدل شود. در پایینترین سطح، این شرایط سخت، نقصان سیستمهای درمانی جهان را ثابت و بسیاری از کشورها را حتی به اولویتبندی شهروندانشان برای ارائه خدمات بهداشتی وادار کرد. علاوه بر این بسیاری از کشورها مانند امریکا به جای روی آوردن به یک ائتلاف جهانی برای مبارزه با این ویروس مهلک، به سیاستهای انزواگرایانه رو آوردند. در نتیجه بتدریج ویروس با حجمی گستردهتر جهان را در برگرفت.
در واقع ویروس کرونا با بروز یکسری معضلات به هم پیوسته فراملی لزوم رهبری و بهرهگیری از راهکارهای چند جانبه و تقویت نظم جهانی را ثابت کرد. بدون شک گرچه علم درنهایت ناجی بشر خواهد بود اما بدون رهبری درست، تعاملات مشترک در برابر این بیماری نتیجهای نخواهد داشت.
شکست سیاست های سختگیرانه
استفان ام. والت
استاد دانشگاه هاروارد
همانطور که انتظار میرفت، کووید19 انتقال قدرت را از غرب به شرق تسریع کرد و با ایجاد محدودیتهایی بر جهانی سازی، جهان را از مسیر روشنگری و کامیابی دور ساخت.
همزمان با بهبودی چین، امریکا و بخشهای زیادی از اروپا بهدلیل مدیریت ناکارآمد و عدم واکنش مؤثر به شرایط، با امواج این ویروس دست به گریبان شدند. اما در این الگوی تقابل آنطور که پکن و حامیانش سعی در القای آن دارند، قوانین سختگیرانه پاسخ نمیدهد. این بیماری همه گیر نه تنها نتوانست مانع از درگیریهای اخیر میان هند و چین یا کشتار در یمن و سوریه شود که حتی زمینه ساز تشدید رقابت میان امریکا و چین شد. اما خبر خوب اینکه حکومتهای استبدادی، پوپولیستی و... نتوانستند از این شرایط اضطرار جهان برای تثبیت قدرت خود بهره ببرند. به عبارت دیگر شکست پوپولیستها در اتریش، بریتانیا و آلمان یا کنار رفتن دیکتاتورهایی مانند ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان و از همه مهمتر یک دورهای شدن پوپولیست بزرگ دونالد ترامپ اثباتی بر این ادعا است. اینها همه دلایلی برای امیدواری به آینده است. پس با رعایت فاصله اجتماعی، ماسک زدن و واکسیناسیون همگانی به سمت این دستاوردها خواهیم رفت.
کرونا، نقطه عطف نیست
ریچارد هاس
رئیس شورای روابط خارجی
شگفت آور است که هیچ هماهنگی میان سیستم سیاسی کشورها و عملکرد آنها برای مدیریت این پاندمی وجود ندارد. کرونا، شکاف میان امریکا و چین را بیشتر کرده است. در این میان اروپا عملکردی بهتر داشته است چراکه آلمان و فرانسه درکنار یکدیگر قرار دارند و بانک مرکزی اروپا و شورای اروپا نیز فرمان لازم را صادر کرده اند. با این حال امریکا از بعد سیاسی نیز بیشترین آسیب را در این پاندمی دید، به طوری که ناکارآمدی سازمانهای فدرال در برابر این ویروس و پیامدهای اقتصادی ناشی از آن «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری را نیز به سمت شکست در انتخابات کشاند. با نگاهی وسیعتر به هزینه و تبعات بزرگ پاندمی، حتی اگر تستگیری وسیع، مدیریت درست و روند درمان بهتری نیز حاصل میشد تغییرات محسوسی به دست نمیآمد چراکه چالشهایی مانند تغییرات آب و هوایی تا رقابت منع استفاده از سلاح هستهای در میان قدرتهای بزرگ شرایط این عصر را تعریف میکند. پاندمی تغییرات اساسی در روابط بینالمللی ایجاد نکرده بنابراین باید آن را بیش از یک نقطه عطف بهعنوان یک واقعه مهم قلمداد کرد.
تکروها محکوم به شکست هستند
جوزف اس.نای جونیور
استاد دانشگاه هاروارد
جهانی شدن یا وابستگی متقابل قارهها، پاسخی بر تغییرات حملونقل و فناوری ارتباطی بود و کووید19 بیش از عمق جهانی شدن، شکل آن - سفر کمتر و دیدارهای مجازی بیشتر- را تغییر داد. برخی ابعاد اقتصاد جهانی را مانند تجارت تحتالشعاع قرار داد اما در سرمایه گذاریها چندان تأثیری نداشت. برخی صنایع زنجیره تأمین بومی شدند و نگرانیهای امنیتی شرکتهای پیشتاز و دولتها، اولویت را بیش از «این زمان خاص» بر «این مورد خاص» قرار دادند. در حالی که دولتها بر جهانی شدن اقتصاد اثرگذار هستند اما این قوانین فیزیکی و بیولوژیکی هستند که ابعاد اکولوژیکی جهانی شدن مانند تغییرات آب و هوایی و شیوع پاندمی را مشخص میکنند. دیوارکشیها و تعرفهها نمیتواند تهدیدات اکولوژیکی جهانی و فراملی را متوقف کند و فقط میتواند موانعی برای سفرها و تبادلات اقتصادی به وجود آورد. اما هیچ دولتی به تنهایی قادر به کنترل این شرایط نیست بنابراین آنها باید همزمان با تفکر سلطه بر اشتراک قدرت با برنامهریزی کنند. تصور نمیکنم کشورهای زیادی موضع نسنجیدهای در این باره داشته باشند و دیر متوجه شرایط شوند.
امریکا دیگر بازیگر اصلی نیست
آن ماری اسلاوتر
مدیر اجرایی اندیشکده نیو اَمِریکا
پاندمی ثابت کرد که دولت امریکا بازیگر اصلی در مسائل جهانی به شمار نمیرود. دولت ترامپ، امریکا را از سازمان بهداشت جهانی خارج کرد، مانع از پیوستن این کشور به برنامه کوواکس (دسترسی جهانی به واکسن کووید ۱۹) شد و با عملکردی دیرهنگام در ایالتهای مختلف هزینه سنگینی را به امریکاییها در این پاندمی تحمیل کرد. این در حالی است که جهان بدون هیچ تغییری به مسیر خود ادامه داد. در حال حاضر سازمانهای مدنی و بشردوست امریکا و دانشگاههای آن در همکاری با اتحادیه اروپا و سازمان بهداشت جهانی هستههای اصلی «کوواکس» را تشکیل میدهند. همچنین شرکتهای دارویی امریکایی بدون حمایت دولت این کشور نقشی مهم در توسعه، تولید و توزیع واکسن دارند. حتی شرکتهای اروپایی نیز بسرعت در این مسیر جلو رفتند. بواقع بزرگترین شگفتی پاندمی برای امریکا و جهان تغییر محسوس شرایط ثروتمندان بود. در حالی که این ویروس میلیونها نفر را به کشتن داد و هزینه سنگینی بر اشخاص و مشاغل کوچک وارد آورد اما در بازار سرمایهگذاری نتیجهای معکوس داشت که ثروتمندان را غنیتر کرد. با این نگاه فاصلهها را میتوان بذر تحولات دانست.
بازگشت دوباره اقتصاد آزاد
کوری شاکه
مدیر میز مطالعات دفاعی مؤسسه امریکن انترپرایز
مهمترین تغییرات در این دوران، اقتصادی خواهد بود. نابرابری درست مانند گسترش خدمات از راه دور نیز توسعه پیدا میکنند. همچنین زنجیره تأمین ملی میشود یا شرکتهای پیشتاز دستکم سیاستهای داخلی جدیدی را اتخاذ خواهند کرد. با کاهش سطح اقتصاد، تقاضا برای مواد اولیه خام پایین میآید. از طرفی کند شدن جهانی شدن، مزایای پروژه یک کمربند و یک جاده چین را نیز رو به افول میبرد. در همین حال اقتصادهای بدیع با جذب فرصتها و تغییر بازار کار دستاوردهای خوبی به دست میآورند و این تغییرات تبعات سنگینی بر امنیت جهانی دارد. هزینه این ویروس آنقدر وسیع بود که همکاریهای بینالمللی در حجمی وسیع بر شناسایی و مدیریت پاندمیهای آتی متمرکز شده است. همچنین ذائقه بودجهای دولتها از صنایع دفاعی به بهداشت بهعنوان یکی از بخشهای مهم امنیت ملی تغییر کرده است. سازمانهای امنیتی مانند ناتو بر اهداف اقتصادی تمرکز یافتند. قدرت طلبی متوقف شده و اقتصاد آزاد در حال بازگشت به صحنه و قدرت گرفتن است. در این شرایط چین بهعنوان بزرگترین سرمایهگذار جهانی درصدد وصول بدهیهای خود برآمده و این شرایط بزرگترین فرصت برای امریکا است تا برای ورود چین و هم پیمانانش به سیستم چندجانبه گرای غربی اقدام کند.
دوگانگی شخصیتی جهان
جی جان ایکنبری
استاد دانشگاه پرینستون
پاندمی کرونا، تأثیرات پابرجایی بر تصورات ما از جهان و چشم اندازمان از جهان قرن 21 خواهد داشت. این پاندمی باعث شد تا به وضوح تهدیدهای مشترکی را که وجود دارد، از خطرات به هم پیوستگی جهانی شدن تا هزینههای همکاریهای نافرجام جهانی و شکنندگی نهادهای دموکراتیک را ببینیم و دریابیم. اکنون یک سال از زمانی که پاندمی آغاز شد میگذرد و به نظر میرسد جهان نه چندان بیش از همیشه خود را در خطر و تحت فشار مسائلی همچون هرج و مرج طلبی، ملی گرایی، جنگ و رقابتهای امنیتی، ببیند. بشر اکنون تنها خود را در معرض مشکلات و مسائل ناشی از مدرنیته مثل آنچه که علم و فناوریهای نوین و صنعتی شدن برای او به بار میآورند، مشاهده میکند. این پاندمی به ما یادآوری کرد که مدرنیته مثل ماجرای دکتر جکیل و آقای هاید است: دنیای مدرن ظرفیتهای زیادی را برای پیشرفتهای بزرگ بشر و دستیابی به رفاه فراهم میآورد اما در همان حال او را رویاروی مشکلات و تهدیدهای مدرنی مثل تغییرات آب و هوایی و گسترش سلاحهای هستهای قرار میدهد.
اکنون یک سال از شیوع کرونا در جهان میگذرد، ساخت واکسنهایی در گوشه و کنار جهان این نوید را به جهانیان داده که سرانجام در آستانه روزهای پساکرونا قرار گرفتهاند. روزهایی که میتوانند در آن بزودی با ماسکها و دستکشها خداحافظی کنند و مشام خود را رها از بوی الکل ببینند.
اما جهان فردای کرونا فارغ از شادمانیهای اجتماعی و بدون نگرانی به دید و بازدید رفتنها، در عالم سیاست و حکمرانیها چگونه جهانی خواهد بود و چه انتظاراتی را باید از سیاستگذاران و قدرتهای جهانی داشت؟ در روزهای اخیر به بهانه آغاز سال میلادی، رسانهها و سایتهای تحلیلی غربی، مقالات بسیاری درباره پیشبینیهایی که از سال 2021 دارند، نوشتند. یکی از مجلاتی که تلاش کرده بهطور گسترده به جهان فردای کرونا بپردازد، سایت دو ماهنامه «فارن پالیسی» است. این نشریه امریکایی به سراغ 12 نفر از تحلیلگران سیاسی و نظامی که برخی پیشتر سمتهایی نیز در دولت کنونی و دولتهای پیشین امریکا داشتهاند، رفته است و از آنها خواسته مقالاتی درباره جهان پساکرونا بنویسند. در این مقالات، «جان آلن»، ژنرال چهارستاره سابق ارتش امریکا و رئیس کنونی اندیشکده بروکینگز با نقد سیاست جهانی در مقابله با کرونا و تأکید بر اینکه سیاستهای انزواگرایانه باعث شیوع بیشتر کرونا در جهان شد، توصیه کرده است در ادامه راه مبارزه با کرونا و یا موارد مشابه آن بهتر آن است که یک رهبری واحد جهانی کنترل مبارزه را در دست خود بگیرد. اما این رهبری لزوماً نمیتواند و نباید امریکا باشد.
این چیزی است که «آن ماری اسلاوتر»، مدیر اجرایی اندیشکده نیو امریکا نوشته و گفته است: «پاندمی کرونا ثابت کرد، دولت امریکا دیگر بازیگر اصلی در مسائل جهانی نیست.» او خروج امریکا از سازمان بهداشت جهانی را تنها یکی از نشانههای این امر دانست. «لوری گرت»، از نویسندگان «فارن پالیسی» نیز جهانیسازی را یکی از قربانیان کرونا توصیف کرده و نوشته است: «کرونا پیامدهای اقتصادی بدی داشته که موجب خشم و نفرت جهانی شده است. از همین رو انتظار میرود نهادهای بهداشتی و حتی بشر دوستانه بهدلیل افزایش تمایلات ملیگرایی آسیب جدی ببینند و جهانیسازی از روندی که در حال طی آن بود، خارج شود.» اما «کیشور ماهوبانی» از اساتید دانشگاه سنگاپور کرونا را فرصتی برای آسیا دانسته و نوشته است: «آمار پایین قربانیان کرونا در کشورهای شرق آسیا بازگوکننده داستانی بزرگتر و فراتر از موفقیت در مبارزه با کرونا است. این اعداد نشان داد، برخلاف همه آنچه سالها گفته میشد، توانمندیها از غرب به شرق کوچ کرده و اکنون این شرق است که از تجربههای قبلی آموخته و راهی جدید را برای مبارزه با اپیدمیها و پاندمیها یافته است.»
«شانون اونیل»، از نویسندگان اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا نیز معتقد است: «کرونا آمد و اکنون در حال رفتن است و باید گفت در مرحله بعدی جهانیسازی قرار گرفتهایم. اما دراین مرحله این تجارتها نیستند که تعیین کنندهاند بلکه ژئوپلیتیک و فعالیت دولتها است که از این پس تعیین کننده خواهد بود.
باید منتظر ماند و دید دولتها و اختلافاتی که با هم دارند، در سایه محدودیتهایی که روز به روز بیشترمیشود، جهان را به کجا میبرد.» «استفان والت»، استاد دانشگاه هاروارد هم تأکید کرده: «کرونا ثابت کرد، با سیاستهای سختگیرانه نمیتوان موفق بود.» ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی امریکا هم معتقد است: «چالشهایی مانند تغییرات آب و هوایی تا رقابت منع استفاده از سلاح هستهای در میان قدرتهای بزرگ شرایط این عصر را تعریف میکند.»
«کوری شاکه»، مدیر میز مطالعات دفاعی مؤسسه امریکن انترپرایز هم اقتصاد را مورد توجه قرار داده و نوشته است: «چین بهعنوان بزرگترین سرمایهگذار جهانی درصدد وصول بدهیهای خود برآمده و این شرایط بزرگترین فرصت برای امریکا است تا برای ورود چین و همپیمانانش به سیستم چندجانبه گرای غربی اقدام کند.»
«شیوشانکار منون»، مشاور امنیت ملی نخستوزیر سابق هند نیز دولتها را بازنده کرونا دانسته و نوشته است: «دولتها در جریان کرونا نتوانستند اعتماد شهروندان خود را به دست آورند.»
«رابین نیبلت»، مدیر اجرایی چتم هاوس نیز همچون «کیشور ماهوبانی» نگاهی به آسیا داشته و نوشته است: «پاندمی کرونا باعث شد، چین با موتور توربو با سرعت تمام به پیش حرکت کند.»
«جوزف نای»، استاد دانشگاه هاروارد هم تکروها را محکوم به شکست دانسته و جی جان ایکنبری، استاد دانشگاه پرینستون جهان را گرفتار در مصایب مدرنیته خوانده است.
زهره صفاری/ یک سال پس از شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان، تغییرات در چارچوب نظم جهانی نیز بتدریج بروز و ظهور یافته است. «کووید19» همانطور که اصول زندگی، اقتصاد و حتی نتایج انتخابات را دستخوش تحولات کرد، جهان را نیز به تغییرات دایمی قدرت در بعد اقتصادی و سیاسی کشانده است. با این محور، مجله «فارن پالسی» در گفتوگو با کارشناسان دیدگاهها در این باره را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده است.
فرصتی برای رهبری جهان
جان آلن
رئیس اندیشکده بروکینگز
برندگان واقعی این بحران جهانی -البته اگر باشند- انگشت شمارند. نه بهدلیل اینکه شرایط غیرقابل کنترل است بلکه به این خاطر که بسیاری از کشورها قادر به مدیریت و ایجاد نظم اجتماعی لازم برای کنترل آن نبودند. این شرایط سبب شد واکسن کووید19 بسرعت به یکی از راههای نجات سیستم درهم شکسته بینالمللی بدل شود. در پایینترین سطح، این شرایط سخت، نقصان سیستمهای درمانی جهان را ثابت و بسیاری از کشورها را حتی به اولویتبندی شهروندانشان برای ارائه خدمات بهداشتی وادار کرد. علاوه بر این بسیاری از کشورها مانند امریکا به جای روی آوردن به یک ائتلاف جهانی برای مبارزه با این ویروس مهلک، به سیاستهای انزواگرایانه رو آوردند. در نتیجه بتدریج ویروس با حجمی گستردهتر جهان را در برگرفت.
در واقع ویروس کرونا با بروز یکسری معضلات به هم پیوسته فراملی لزوم رهبری و بهرهگیری از راهکارهای چند جانبه و تقویت نظم جهانی را ثابت کرد. بدون شک گرچه علم درنهایت ناجی بشر خواهد بود اما بدون رهبری درست، تعاملات مشترک در برابر این بیماری نتیجهای نخواهد داشت.
شکست سیاست های سختگیرانه
استفان ام. والت
استاد دانشگاه هاروارد
همانطور که انتظار میرفت، کووید19 انتقال قدرت را از غرب به شرق تسریع کرد و با ایجاد محدودیتهایی بر جهانی سازی، جهان را از مسیر روشنگری و کامیابی دور ساخت.
همزمان با بهبودی چین، امریکا و بخشهای زیادی از اروپا بهدلیل مدیریت ناکارآمد و عدم واکنش مؤثر به شرایط، با امواج این ویروس دست به گریبان شدند. اما در این الگوی تقابل آنطور که پکن و حامیانش سعی در القای آن دارند، قوانین سختگیرانه پاسخ نمیدهد. این بیماری همه گیر نه تنها نتوانست مانع از درگیریهای اخیر میان هند و چین یا کشتار در یمن و سوریه شود که حتی زمینه ساز تشدید رقابت میان امریکا و چین شد. اما خبر خوب اینکه حکومتهای استبدادی، پوپولیستی و... نتوانستند از این شرایط اضطرار جهان برای تثبیت قدرت خود بهره ببرند. به عبارت دیگر شکست پوپولیستها در اتریش، بریتانیا و آلمان یا کنار رفتن دیکتاتورهایی مانند ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان و از همه مهمتر یک دورهای شدن پوپولیست بزرگ دونالد ترامپ اثباتی بر این ادعا است. اینها همه دلایلی برای امیدواری به آینده است. پس با رعایت فاصله اجتماعی، ماسک زدن و واکسیناسیون همگانی به سمت این دستاوردها خواهیم رفت.
کرونا، نقطه عطف نیست
ریچارد هاس
رئیس شورای روابط خارجی
شگفت آور است که هیچ هماهنگی میان سیستم سیاسی کشورها و عملکرد آنها برای مدیریت این پاندمی وجود ندارد. کرونا، شکاف میان امریکا و چین را بیشتر کرده است. در این میان اروپا عملکردی بهتر داشته است چراکه آلمان و فرانسه درکنار یکدیگر قرار دارند و بانک مرکزی اروپا و شورای اروپا نیز فرمان لازم را صادر کرده اند. با این حال امریکا از بعد سیاسی نیز بیشترین آسیب را در این پاندمی دید، به طوری که ناکارآمدی سازمانهای فدرال در برابر این ویروس و پیامدهای اقتصادی ناشی از آن «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری را نیز به سمت شکست در انتخابات کشاند. با نگاهی وسیعتر به هزینه و تبعات بزرگ پاندمی، حتی اگر تستگیری وسیع، مدیریت درست و روند درمان بهتری نیز حاصل میشد تغییرات محسوسی به دست نمیآمد چراکه چالشهایی مانند تغییرات آب و هوایی تا رقابت منع استفاده از سلاح هستهای در میان قدرتهای بزرگ شرایط این عصر را تعریف میکند. پاندمی تغییرات اساسی در روابط بینالمللی ایجاد نکرده بنابراین باید آن را بیش از یک نقطه عطف بهعنوان یک واقعه مهم قلمداد کرد.
تکروها محکوم به شکست هستند
جوزف اس.نای جونیور
استاد دانشگاه هاروارد
جهانی شدن یا وابستگی متقابل قارهها، پاسخی بر تغییرات حملونقل و فناوری ارتباطی بود و کووید19 بیش از عمق جهانی شدن، شکل آن - سفر کمتر و دیدارهای مجازی بیشتر- را تغییر داد. برخی ابعاد اقتصاد جهانی را مانند تجارت تحتالشعاع قرار داد اما در سرمایه گذاریها چندان تأثیری نداشت. برخی صنایع زنجیره تأمین بومی شدند و نگرانیهای امنیتی شرکتهای پیشتاز و دولتها، اولویت را بیش از «این زمان خاص» بر «این مورد خاص» قرار دادند. در حالی که دولتها بر جهانی شدن اقتصاد اثرگذار هستند اما این قوانین فیزیکی و بیولوژیکی هستند که ابعاد اکولوژیکی جهانی شدن مانند تغییرات آب و هوایی و شیوع پاندمی را مشخص میکنند. دیوارکشیها و تعرفهها نمیتواند تهدیدات اکولوژیکی جهانی و فراملی را متوقف کند و فقط میتواند موانعی برای سفرها و تبادلات اقتصادی به وجود آورد. اما هیچ دولتی به تنهایی قادر به کنترل این شرایط نیست بنابراین آنها باید همزمان با تفکر سلطه بر اشتراک قدرت با برنامهریزی کنند. تصور نمیکنم کشورهای زیادی موضع نسنجیدهای در این باره داشته باشند و دیر متوجه شرایط شوند.
امریکا دیگر بازیگر اصلی نیست
آن ماری اسلاوتر
مدیر اجرایی اندیشکده نیو اَمِریکا
پاندمی ثابت کرد که دولت امریکا بازیگر اصلی در مسائل جهانی به شمار نمیرود. دولت ترامپ، امریکا را از سازمان بهداشت جهانی خارج کرد، مانع از پیوستن این کشور به برنامه کوواکس (دسترسی جهانی به واکسن کووید ۱۹) شد و با عملکردی دیرهنگام در ایالتهای مختلف هزینه سنگینی را به امریکاییها در این پاندمی تحمیل کرد. این در حالی است که جهان بدون هیچ تغییری به مسیر خود ادامه داد. در حال حاضر سازمانهای مدنی و بشردوست امریکا و دانشگاههای آن در همکاری با اتحادیه اروپا و سازمان بهداشت جهانی هستههای اصلی «کوواکس» را تشکیل میدهند. همچنین شرکتهای دارویی امریکایی بدون حمایت دولت این کشور نقشی مهم در توسعه، تولید و توزیع واکسن دارند. حتی شرکتهای اروپایی نیز بسرعت در این مسیر جلو رفتند. بواقع بزرگترین شگفتی پاندمی برای امریکا و جهان تغییر محسوس شرایط ثروتمندان بود. در حالی که این ویروس میلیونها نفر را به کشتن داد و هزینه سنگینی بر اشخاص و مشاغل کوچک وارد آورد اما در بازار سرمایهگذاری نتیجهای معکوس داشت که ثروتمندان را غنیتر کرد. با این نگاه فاصلهها را میتوان بذر تحولات دانست.
بازگشت دوباره اقتصاد آزاد
کوری شاکه
مدیر میز مطالعات دفاعی مؤسسه امریکن انترپرایز
مهمترین تغییرات در این دوران، اقتصادی خواهد بود. نابرابری درست مانند گسترش خدمات از راه دور نیز توسعه پیدا میکنند. همچنین زنجیره تأمین ملی میشود یا شرکتهای پیشتاز دستکم سیاستهای داخلی جدیدی را اتخاذ خواهند کرد. با کاهش سطح اقتصاد، تقاضا برای مواد اولیه خام پایین میآید. از طرفی کند شدن جهانی شدن، مزایای پروژه یک کمربند و یک جاده چین را نیز رو به افول میبرد. در همین حال اقتصادهای بدیع با جذب فرصتها و تغییر بازار کار دستاوردهای خوبی به دست میآورند و این تغییرات تبعات سنگینی بر امنیت جهانی دارد. هزینه این ویروس آنقدر وسیع بود که همکاریهای بینالمللی در حجمی وسیع بر شناسایی و مدیریت پاندمیهای آتی متمرکز شده است. همچنین ذائقه بودجهای دولتها از صنایع دفاعی به بهداشت بهعنوان یکی از بخشهای مهم امنیت ملی تغییر کرده است. سازمانهای امنیتی مانند ناتو بر اهداف اقتصادی تمرکز یافتند. قدرت طلبی متوقف شده و اقتصاد آزاد در حال بازگشت به صحنه و قدرت گرفتن است. در این شرایط چین بهعنوان بزرگترین سرمایهگذار جهانی درصدد وصول بدهیهای خود برآمده و این شرایط بزرگترین فرصت برای امریکا است تا برای ورود چین و هم پیمانانش به سیستم چندجانبه گرای غربی اقدام کند.
دوگانگی شخصیتی جهان
جی جان ایکنبری
استاد دانشگاه پرینستون
پاندمی کرونا، تأثیرات پابرجایی بر تصورات ما از جهان و چشم اندازمان از جهان قرن 21 خواهد داشت. این پاندمی باعث شد تا به وضوح تهدیدهای مشترکی را که وجود دارد، از خطرات به هم پیوستگی جهانی شدن تا هزینههای همکاریهای نافرجام جهانی و شکنندگی نهادهای دموکراتیک را ببینیم و دریابیم. اکنون یک سال از زمانی که پاندمی آغاز شد میگذرد و به نظر میرسد جهان نه چندان بیش از همیشه خود را در خطر و تحت فشار مسائلی همچون هرج و مرج طلبی، ملی گرایی، جنگ و رقابتهای امنیتی، ببیند. بشر اکنون تنها خود را در معرض مشکلات و مسائل ناشی از مدرنیته مثل آنچه که علم و فناوریهای نوین و صنعتی شدن برای او به بار میآورند، مشاهده میکند. این پاندمی به ما یادآوری کرد که مدرنیته مثل ماجرای دکتر جکیل و آقای هاید است: دنیای مدرن ظرفیتهای زیادی را برای پیشرفتهای بزرگ بشر و دستیابی به رفاه فراهم میآورد اما در همان حال او را رویاروی مشکلات و تهدیدهای مدرنی مثل تغییرات آب و هوایی و گسترش سلاحهای هستهای قرار میدهد.
معاون اول رئیس جمهور:
انتقال پایتخت باید به صورت جامع مورد بحث قرار گیرد
اسحاق جهانگیری گفت: مسائل حمل و نقل، محدودیت منابع آب، آلودگی هوا، حاشیهنشینی و وجود واحدهای صنعتی در داخل شهر از جمله مسائل و مشکلات تهران هستند که فارع از بحث انتقال یا عدم انتقال پایتخت، باید به این مسائل به طور جدی رسیدگی شود.
جلسه شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکز زدایی از تهران پیش از ظهر دیروز (دوشنبه) به ریاست معاون اول رئیس جمهوری برگزار شد.
اسحاق جهانگیری در این جلسه ساماندهی تهران را یک ضرورت دانست و گفت: مسائل حمل و نقل، محدودیت منابع آب، آلودگی هوا، حاشیهنشینی و وجود واحدهای صنعتی در داخل شهر از جمله مسائل و مشکلات تهران هستند که فارع از بحث انتقال یا عدم انتقال پایتخت، باید به این مسائل به طور جدی رسیدگی شود.
معاون اول رئیس جمهوری با اشاره به برخی پیشنهادات مبنی بر انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکز زدایی از تهران خاطرنشان کرد: موضوع انتقال پایتخت موضوع جدیدی نیست و در دولتهای گذشته نیز این موضوع مطرح بوده است.
وی افزود: وقتی موضوع انتقال پایتخت مطرح میشود، باید به صورت جامع مورد بحث و بررسی قرار گیرد و نباید این موضوع محدود به انتقال مرکز سیاسی از تهران باشد چرا که مسائل تهران و جمعیت ساکن در این کلانشهر را نمیتوان نادیده گرفت.
جهانگیری با اشاره به تدوین پیش نویس سند سیاستگذاری ساماندهی و تمرکز زدایی تهران تصریح کرد: کارگروه تخصصی شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکز زدایی از تهران جلسات متعددی را با دستگاههای مربوطه برگزار کرده که حاصل این جلسات تدوین این پیش نویس است که جمع بندی آن به سه پیشنهاد منتج شده است.
معاون اول رئیس جمهوری با اشاره به نظرات و دیدگاههای موافق و مخالف در جلسه درخصوص این پیش نویس، از اعضای شورا خواست تا برگزاری جلسه آتی که در اواخر سال انجام خواهد شد، پیشنهادات مطرح شده را مورد بررسی و مطالعه دقیقتر قرار دهند و الزامات، نحوه اجرا و برنامه زمانبندی هر پیشنهاد را به صورت روشن و شفاف تدوین کنند تا در جلسه آتی درخصوص آن تصمیمگیری شود.
در این جلسه که وزیر راه و شهرسازی، وزیر نیرو، شهردار تهران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران و نمایندگان مجلس عضو این شورا نیز حضور داشتند، گزارشی از پیشنویس سند سیاستگذاری ساماندهی و تمرکززدایی تهران ارائه شد. در این گزارش تراکم و تمرکز شدید جمعیتی و اقتصادی، مخاطرات طبیعی، آلودگی زیست محیطی، نارساییهای شبکههای حمل و نقل و زیرساختی و خدماتی، ناکارایی اقتصادی و افت رقابتپذیری از جمله ابر مسألههای تهران برشمرده شد و پیامدهای هر یک از این مسائل نیز مورد بررسی قرار گرفت. براساس این گزارش و با توجه به تجارب انتقال پایتخت در کشورهای مختلف، انتقال پایتخت تنها در ایجاد کشورهای جدید فاقد تمدنی و یا کشورهای دارای نظام فدرال موفقیتآمیز بوده است.
گفتنی است در پیش نویس سند سیاستگذاری ساماندهی و تمرکز زدایی تهران، رویکردهای متداول در مواجهه با مسائل کلانشهرها و پایتختها مورد بررسی قرار گرفته و مطالعاتی در خصوص عوامل و روندهای شکلگیری وضعیت موجود، طرحهای مطالعاتی پیشین و تجارب جهانی انتقال پایتخت و مرکز سیاسی، اداری نیز انجام شده است. در پیشنویس سند سیاستگذاری ساماندهی و تمرکز زدایی تهران سه پیشنهاد نهایی مطرح شده که عبارتند از: استقرار فوری نظام مدیریت منطقه پایتختی کشور در محدوده کلانشهری تهران، تهیه طرح ساماندهی و تمرکززدایی منطقه کلانشهری تهران با همیاری تمام سازمانهای ذیربط و ایجاد مرکز اداری ـ سیاسی جدید.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد :
حذف عکس سردار سلیمانی از اینستاگرام به بازنشر بیشتر پیام وی منتهی شد
محمد خدادی معاون مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست بررسی ابعاد رسانهای شخصیت حاج قاسم سلیمانی در فرهنگسرای رسانه گفت: تاریخ ایران و انقلاب اسلامی قبل و بعد حاج قاسم فراز متفاوتی را تجربه کرد. فکر میکنم نحوه واکنش مردم به شهادت حاج قاسم برای هیچکس قابل فهم، درک و برآورد و محاسبه نبود. این واکنش قطعاً نماد و جلوهای از واقعیت کشورما را نشان داد. وقتی حاج قاسم به شهادت رسید کسی فکر نمیکرد که پیکر او در عراق تشییع شود و همه میگفتند ایشان مستقیم به تهران میآید اما در عراق تشییع شد به اهواز رفت به تهران آمد به قم و مشهد رفت و در همه این شهرها تشییع شد. در تاریخ ایران این حجم از حضور جمعیت را در یک مناسبت تاکنون نداشتهایم. شاید در ابتدای انقلاب راهپیماییها چنین جمعیتی را به خود جلب میکرد اما آن زمان جمعیت ۳۰ میلیون بود و اکنون ۸۵ میلیون. علاوه بر این دقت کنید که این واکنش برای شهادت یک نظامی است؛ کسی که بیشترین هجمه رسانهای علیه او در چند سال اخیر وجود داشت. شاید بهتر باشد بگوییم در ۲۰ سال اخیر بیشترین هجمه رسانه را علیه حاج قاسم و بیشترین استقبال را از او داشتیم، فلذا جنگ روایتها و قرائتها قدرت امروز دنیا است. او در واکنش به سؤالی مبنی بر حذف عکس حاج قاسم از اینستاگرام گفت: به نظر شما حذف عکس حاج قاسم از اینستاگرام به نفع آن شهید شد یا به ضررش؟ به نفعش شد، چرا که خودش تبدیل به خبر شد و چرایی و چگونگی و پیام شهادت حاج قاسم را بازنشر داد و آن را تکمیل کرد. حذف عکس حاج قاسم تبدیل به یک فضای رسانهای و خبر شد. به نظر شما آیا مردم دنیا نفهمیدند که حاج قاسم شهید شده است؟ بنابراین حذف عکس به معنای عدم انتشار خبر نیست. حتی اگر از سوی امریکاییها باشد. امریکا این تصاویر را حذف کرد تا ماجرا رسمیت پیدا نکند یا کسی نفهمد که این اتفاق افتاده است اما آیا واقعاً موفق بودند؟
خدادی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به ویژگیهای رسانهای شهید سلیمانی گفت: شهید سلیمانی تبیینی کار میکرد و تبلیغی نبود. این موضوع در درون او نهادینه شده بود. مهمترین ویژگی او این بود که چند بعدی فعالیت میکرد؛ از روی مدل تبلیغی سر به خانواده شهدا نمیزد بلکه اعتقاد داشت و برای مدل تبیینی این کار را می کرد. بیشتر از آن که اسمش مطرح شود اثرش مطرح میشد. پس گمانه ها در مورد ایشان تبدیل به یقین شد و شبهاتی که برای او مطرح میکردند تبدیل به باور اما در نقطه مقابل شد. وی خاطرنشان کرد: حاج قاسم پیام خلق میکرد و این پیام در کلامش نبود بلکه در کارش بود. در حقیقت ماهیت او خلوص بود او سالهای سال زندگی در بیرون از خانه را انتخاب کرده بود و در سخت ترین و پیچیده ترین و پر ریسک ترین نقاط دنیا زندگی میکرد و حتی به عنوان یک سیبل متحرک، حرکت می کرد افرادی بودند که هم او را ترور شخصیتی میکردند هم ترور فیزیکی، اما حاج قاسم با رفتارش از خود دفاع کرد. به نظرم رسانههای ما از حاج قاسم دفاع نکردند بلکه او خودش از خودش دفاع کرد. حاجقاسم بر دل این مردم نشست و باعث شد جریان انقلاب اسلامی در جمهوری اسلامی بار دیگر به روز شود.
خدادی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به ویژگیهای رسانهای شهید سلیمانی گفت: شهید سلیمانی تبیینی کار میکرد و تبلیغی نبود. این موضوع در درون او نهادینه شده بود. مهمترین ویژگی او این بود که چند بعدی فعالیت میکرد؛ از روی مدل تبلیغی سر به خانواده شهدا نمیزد بلکه اعتقاد داشت و برای مدل تبیینی این کار را می کرد. بیشتر از آن که اسمش مطرح شود اثرش مطرح میشد. پس گمانه ها در مورد ایشان تبدیل به یقین شد و شبهاتی که برای او مطرح میکردند تبدیل به باور اما در نقطه مقابل شد. وی خاطرنشان کرد: حاج قاسم پیام خلق میکرد و این پیام در کلامش نبود بلکه در کارش بود. در حقیقت ماهیت او خلوص بود او سالهای سال زندگی در بیرون از خانه را انتخاب کرده بود و در سخت ترین و پیچیده ترین و پر ریسک ترین نقاط دنیا زندگی میکرد و حتی به عنوان یک سیبل متحرک، حرکت می کرد افرادی بودند که هم او را ترور شخصیتی میکردند هم ترور فیزیکی، اما حاج قاسم با رفتارش از خود دفاع کرد. به نظرم رسانههای ما از حاج قاسم دفاع نکردند بلکه او خودش از خودش دفاع کرد. حاجقاسم بر دل این مردم نشست و باعث شد جریان انقلاب اسلامی در جمهوری اسلامی بار دیگر به روز شود.
بهمنظور حمایت از مستأجران
بررسی طرح اجاره داری حرفه ای در دولت
وزارت راه و شهرسازی در راستای تغییر ساختار سنتی بازار اجاره مسکن در کشور و حمایت از منافع مستأجران، پیشنویس آییننامه اجرایی «حمایت از اجارهداری حرفهای» را جهت بررسی و تصویب، به هیأت دولت ارائه کرد.
افزایش قیمت مسکن، بسیاری از متقضیان خرید را از بازار مسکن خارج کرده است.به این ترتیب متقاضیان جدیدی وارد بازار اجاره شدهاند. از طرف دیگر با توجه به جهش قیمت مسکن، این بازار در حال حاضر وارد دوره رکود شده است که به گفته فعالان بازار، رکود بازار مسکن یک سال طول میکشد. با توجه به این شرایط، بهنظر میرسد مسأله مستأجران به موضوع اصلی در بخش مسکن تبدیل شده است. افزایش جمعیت مستأجران تقاضا در بازار اجاره را افزایش داده است و ساخت و عرضه آپارتمانهایی مناسب برای اجاره راهکار مناسب برای حمایت از مستأجران در این شرایط است.
ماده دو قانون «ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن»، به دولت اجازه داده به منظور حمایت از تولید و عرضه مسکن اجارهای توسط بخش غیردولتی، نسبت به واگذاری زمین تحت تملک خود متناسب با مدت بهرهبرداری از واحد مسکونی بهصورت اجارهای اقدام نماید. اما این قانون تاکنون اجرا نشده است. اکنون وزارت راه و شهرسازی، بهعنوان متولی تأمین مسکن، موضوع اجرای اجارهداری حرفهای را مطرح کرده است. بعد از دو سال برنامهریزی برای ساماندهی بازار اجاره، وزارت راه و شهرسازی روز ۹ دی ماه، پیشنویس آییننامه اجرایی «حمایت از اجارهداری حرفهای» را برای بررسی و تصویب به هیأت دولت ارائه کرد که تغییراتی نسبت به قانون پیشین دارد.
اجارهداری حرفهای چگونه به کمک مستأجران میآید؟
بازار اجاره مسکن در ایران، برخلاف بسیاری از کشورها، بازاری سنتی است. بههمین دلیل نیازهای مستأجران در این بازار سنتی با توجه به نیاز روز بازار اجاره تغییر نکرده است. بهاین ترتیب کارکردهای آن ناقص مانده و مستأجران در این ساختار سنتی آسیبهای فراوانی دیدهاند. متولیان و همچنین کارشناسان بخش مسکن معتقدند که ضرورت دارد بخش اجاره مسکن ضمن حرفهای شدن ساختار سنتی «از طریق افزایش ارکان و بازیگران بازار اجاره با هدف خود تنظیمی بازار و حمایت از عرضه مسکن اجارهای، به نحوی اصلاح شود که منافع تمام ارکان بازار اجاره در نظر گرفته شود.»
اکنون وزارت راه و شهرسازی برای حمایت از مستأجران گام برداشته و طرح اجارهداری حرفهای که در آن ساخت خانههای استیجاری با حمایت ۱۰۰درصدی دولت از سازندگان مورد نظر است، به دولت ارائه شده است و اگر به تصویب برسد بهزودی به مرحله اجرا خواهد رسید. با ارائه این پیشنویس، مسئولان وزارت راه و شهرسازی میگویند آنها تلاش دارند تا بازار اجاره «برای تشویق سرمایهگذاران برای ساخت خانههای کوچک و قیمت مناسب ساماندهی شود.» این امید وجود دارد که با اجرای نظام اجارهداری حرفهای از مستأجران در برابر افزایش سوداگری مسکن، رشد قیمت اجاره و کمبود عرضه حمایت شود. در پیشنویس آییننامه اجارهداری حرفهای، هدف اصلی تسهیلگری برای ورود سرمایهگذاران و سرمایههای جدید برای ساخت و عرضه مسکن بهمنظور استفاده مستأجران است.
واگذاری زمین
با توجه به ماده دو قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن، به دولت اجازه داده شده بهمنظور «حمایت از تولید و عرضه مسکن اجارهای توسط بخش غیردولتی، نسبت به واگذاری زمین تحت تملک خود متناسب با مدت بهرهبرداری از واحد مسکونی بهصورت اجارهای اقدام نماید.» در راستای اجرای این برنامه، وزارت راه و شهرسازی موظف شده «تحقق اجرای برنامههای مورد نظر را با هدف افزایش سرمایهگذاری در تولید و عرضه واحدهای اجارهای جدید، از طریق حمایت از استقرار نظام اجارهای حرفهای توسط بخش غیردولتی با رویکرد گروههای کم درآمد، پیگیری کند.»
بعداز ارسال پیشنویس آیین نامه اجرای اجارهداری حرفهای به دولت، این آییننامه اکنون در کمیسیون امور زیربنایی، صنعت و محیط زیست دولت در دست بررسی است.در این پیشنویس به دولت اجازه داده شده به منظور حمایت از تولید و عرضه مسکن اجارهای توسط بخش غیردولتی نسبت به واگذاری زمین تحت تملک خود متناسب با مدت بهرهبرداری از واحد مسکونی بهصورت اجارهای اقدام کند، موضوعی که میتواند پای سرمایهگذاران را برای ساخت مسکن استیجاری به وزارت راه و شهرسازی باز کند.
بر اساس مفاد پیشنویس آیین نامه اجارهداری حرفهای، «تمامی اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از نهادهای دولتی، غیردولتی، اشخاص بخش خصوصی و تمامی کسانی که حاضرند در بخش اجارهداری سرمایهگذاری کنند زمینی را بهصورت اجاره ۹۹ ساله تحویل بگیرند تا در این زمینها خانه بسازند و به بازار اجاره برای ۹۹ سال عرضه کنند.»
موضوع ساخت مسکن استیجاری به صراحت در قانون «ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن» مصوب سال 1377 آمده است، اما سازندگان و سرمایهگذاران در سالهای گذشته از ساخت مسکن استیجاری استقبال نکردند. با توجه به اینکه بیش از 60 درصد هزینه ساخت مسکن را هزینه زمین تشکیل میدهد، دولت در نظر دارد در قانون اجارهداری حرفهای، زمین را به شرط اجاره 99 ساله به سازندگان واگذار کند و در مقابل سازندگان نیز متعهد میشوند مسکن ساخته شده را برای اجاره، در اختیار دهکهای ضعیف قرار دهند. در این قانون به موضوع اجاره به شرط تملیک هم اشاره شده است و به سازندگان اجازه داده میشود به شرط ساخت و ساز جدید، واحدهای ساخته شده را به متقاضیان واگذار کنند.
در این آییننامه از تمامی اشخاص حقیقی و حقوقی و سازندگان و سرمایهگذاران دعوت شده است تا برای ساخت مسکن به قصد اجاره با حمایتهای دولت، اقدام کنند. البته جزئیات بیشتری از آییننامه تا زمان تصویب نهایی در دولت مشخص نشده است. اما آنطور که پبشتر محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی اعلام کرده بود: «از سازمانهایی که علاقهمند به ساخت مسکن استجاری هستند حمایت میشود.
اجارهداری حرفهای نیاز امروز بازار مسکن
مهدیروانشادنیا
کارشناس اقتصاد مسکن
با توجه به روند افزایشی اجارهنشینی در کشور و با توجه به اینکه در قانون حمایت از تولید مسکن استیجاری به نظام اجارهداری حرفهای تأکید شده است، قطعاً در مقررات و قوانین مربوط به ساخت و عرضه مسکن برای اجارهداری حرفهای در کشور، کمبود وجود داشت. علاوه بر حمایت از مستأجران، نیاز داریم از کسانی که مسکن به قصد اجاره دادن تولید میکنند حمایت کنیم و اجارهداری حرفهای دقیقاً این منظور را هم دنبال میکند. جای قانون اجارهداری حرفهای در فضای صنعت ساختمان در کشور خالی بوده و هست. در بازار به نقطه اشباع قیمت مسکن رسیدهایم. بهنظر میرسد تا یک سال آینده با رکود در این بازار مواجه باشیم، به این ترتیب موضوع اجاره موضوع روز بازار مسکن خواهد شد. هر اقدامی در جهت کمک به فضای اجارهداری حرفهای میتواند مؤثر و مفید باشد. در صنعت ساختمان باید بین سازنده و سرمایهگذار تفکیک قائل شویم. همین موضوع، ساخت و عرضه مسکن به قصد اجاره و اجارهداری حرفهای را به عقب انداخته است. کسی که کارش ساخت مسکن بهصورت حرفهای است، نمیتواند سرمایه خود را به ریسک بیندازد و خواب سرمایه برای او سودی ندارد. اما سرمایهگذارانی باید وارد بازار اجاره شوند تا بهصورت حرفهای به این نوع سرمایهگذاری بپردازند.
اجرای قانون اجارهداری حرفهای، موجب بهبود فضای کسب و کار در بخش اجاره مسکن است. بازار اجاره مسکن در حال حاضر بازاری مبهم و آشفته است. اجرای قانونی مشخص میتواند به انسجام بازار کمک کند. البته آییننامه جدید اجارهداری حرفهای باید طوری تدوین شود که قابلیت اجرا داشته باشد، متأسفانه برخی آییننامهها بهخاطر مشکلات ساختاری و تأمین نشدن هزینهها قابلیت اجرا ندارند. امیدواریم برای ساماندهی بازار اجاره این آییننامه زودتر در دولت به تصویب برسد.
محسن رضایی خبر داد
پاسخ دولت به سؤالات مجمع درباره اف ایتیاف
محسن رضایی در جمع خبرنگاران با اشاره به آخرین وضعیت بررسی FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: رئیسجمهوری اخیراً از رهبری خواستند که مجمع تشخیص مدت زمان بررسی این طرح را بیشتر کند.به گزارش مهر، وی با بیان اینکه ابهامات زیادی در FATF وجود دارد، افزود: باید نظرات کارشناسان مختلف در این باره را بررسی کنیم و به تصمیم درستی برسیم.دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: از دولتیها خواستیم به سؤالات مجمع درباره FATF پاسخ دهند تا ابهامات ما برطرف شود و فعلاً در حال بررسی آن هستیم.
معاون مناطق محروم ریاست جمهوری:
نرخ کاهش جمعیت در روستاهای ایران صفر شد
سمنان- معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری گفت: امروز با افتخار میتوان گفت نرخ کاهش جمعیت روستایی در کشور به صفر متمایل شده است و اکنون کاهش جمعیت روستایی نداریم. محمد امید، در نشست شورای روستایی و عشایری استان سمنان افزود: میانگین جمعیت روستایی کشور با میانگین جمعیت کشورهای جهان برابر است و کشورهای دیگر نیز مانند ایران در روستاها با موضوع کاهش جمعیت مواجه هستند.
امید تصریح کرد: ایران در سالهای اخیر اقدامات ارزشمندی برای توسعه روستا و نگهداشت جمعیت روستایی انجام داد و از سال ۹۶ تا کنون کشور به سمت تثبیت جمعیت روستایی پیش رفته و امسال نیز کاهش جمعیت در روستاهای کشور رخ نداد و انتظار میرود در سال آینده، با اقداماتی که انجام میشود، جمعیت روستایی افزایش یابد. وی افزود: تعداد اقامتگاههای بومگردی در مناطق روستایی کشور در دولت تدبیر و امید با افزایش ۱۰ برابری به دو هزار و ۴۰۰ واحد رسید.
شمار اقامتگاههای بومگردی قبل از دولت تدبیر و امید حدود ۲۲۰ عدد بود و اکنون افزایش چشمگیر شمار اقامتگاههای بومگردی نشان از توجه به توسعه، اشتغالزایی و گردشگری در روستاهای کشور است. وی بیان کرد: یکی از اساسهای توسعه گردشگری و جذب گردشگر در مناطق روستایی توجه به زیرساخت ارتباطات و فناوری اطلاعات است که در دولت تدبیر و امید این مهم نیز مورد توجه قرار گرفت.
امید اضافه کرد: قبل از دولت تدبیر و امید تنها ۱۵ درصد از روستاها از شبکه ملی اطلاعات برخوردار بودند و امروز بالای ۹۴ درصد روستاهای کشور از شبکه ملی اطلاعات برخوردار هستند و همین اقدام ماندگار، در اشتغالزایی و تثبیت جمعیت روستایی مؤثر است. وی ادامه داد: در روستاهای کشور کارهای ارزشمندی انجام شده است و براساس گزارش مراکز آماری معتبر دنیا، ایران در عرصه جهانی در زمینه تأمین آب، برق و گاز برای روستاها جزو کشورهای ممتاز است. وی یادآور شد: میزان تخصیص اعتبارات برای توسعه، عمران روستایی و اشتغالزایی روستاییان در این دولت نیز چشمگیر بود و از مجموع ۲۲ هزار میلیارد تومان اعتبار برای توسعه روستا ۱۸میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان مربوط به این دولت است. وی تصریح کرد: ضریب نفوذ گاز در روستاهای کشور بیش از ۸۶ درصد است و در استان سمنان ضریب نفوذ بالاتر از میانگین کشوری است. معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری گفت: در زمینه آبرسانی به روستاها و عشایر نیز در این دولت اقدامات خوبی انجام شد و اکنون۷۶ درصد روستاها به شبکه آبرسانی متصل هستند. وی یادآور شد: ۲۶ درصد جمعیت را جمعیت روستایی تشکیل میدهد که سهم ۲۸ درصدی در تولید ناخالص دارند و این در صورتی است که در کشورهای پیشرفته سهم روستاییان در تولید ناخالص بیش از ۵۰ درصد است و یکی از اقدامات ارزشمند برای افزایش سهم روستاییان در تولید ناخالص و توسعه روستا، اختصاص ۱.۵ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی است. وی بیان کرد: در سالهای گذشته سهم اشتغال روستایی پنج درصد بود و امسال به ۳۰درصد رسیده است و سال گذشته سهم روستاییان از اشتغال ایجاد شده ۲۸ درصد بود. امید اظهار داشت: طرح «هر دانشآموز یک تبلت» با عنوان طرح هدایت از سیستان و بلوچستان در روزهای آینده کلید میخورد و اکثر شرکتهای بزرگ دعوت میشوند تا تبلت برای دانشآموزان نیازمند تأمین کنند و استان سمنان هم میتواند با اعلام نیاز خود سهمیه تبلت بگیرد.
امید تصریح کرد: ایران در سالهای اخیر اقدامات ارزشمندی برای توسعه روستا و نگهداشت جمعیت روستایی انجام داد و از سال ۹۶ تا کنون کشور به سمت تثبیت جمعیت روستایی پیش رفته و امسال نیز کاهش جمعیت در روستاهای کشور رخ نداد و انتظار میرود در سال آینده، با اقداماتی که انجام میشود، جمعیت روستایی افزایش یابد. وی افزود: تعداد اقامتگاههای بومگردی در مناطق روستایی کشور در دولت تدبیر و امید با افزایش ۱۰ برابری به دو هزار و ۴۰۰ واحد رسید.
شمار اقامتگاههای بومگردی قبل از دولت تدبیر و امید حدود ۲۲۰ عدد بود و اکنون افزایش چشمگیر شمار اقامتگاههای بومگردی نشان از توجه به توسعه، اشتغالزایی و گردشگری در روستاهای کشور است. وی بیان کرد: یکی از اساسهای توسعه گردشگری و جذب گردشگر در مناطق روستایی توجه به زیرساخت ارتباطات و فناوری اطلاعات است که در دولت تدبیر و امید این مهم نیز مورد توجه قرار گرفت.
امید اضافه کرد: قبل از دولت تدبیر و امید تنها ۱۵ درصد از روستاها از شبکه ملی اطلاعات برخوردار بودند و امروز بالای ۹۴ درصد روستاهای کشور از شبکه ملی اطلاعات برخوردار هستند و همین اقدام ماندگار، در اشتغالزایی و تثبیت جمعیت روستایی مؤثر است. وی ادامه داد: در روستاهای کشور کارهای ارزشمندی انجام شده است و براساس گزارش مراکز آماری معتبر دنیا، ایران در عرصه جهانی در زمینه تأمین آب، برق و گاز برای روستاها جزو کشورهای ممتاز است. وی یادآور شد: میزان تخصیص اعتبارات برای توسعه، عمران روستایی و اشتغالزایی روستاییان در این دولت نیز چشمگیر بود و از مجموع ۲۲ هزار میلیارد تومان اعتبار برای توسعه روستا ۱۸میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان مربوط به این دولت است. وی تصریح کرد: ضریب نفوذ گاز در روستاهای کشور بیش از ۸۶ درصد است و در استان سمنان ضریب نفوذ بالاتر از میانگین کشوری است. معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری گفت: در زمینه آبرسانی به روستاها و عشایر نیز در این دولت اقدامات خوبی انجام شد و اکنون۷۶ درصد روستاها به شبکه آبرسانی متصل هستند. وی یادآور شد: ۲۶ درصد جمعیت را جمعیت روستایی تشکیل میدهد که سهم ۲۸ درصدی در تولید ناخالص دارند و این در صورتی است که در کشورهای پیشرفته سهم روستاییان در تولید ناخالص بیش از ۵۰ درصد است و یکی از اقدامات ارزشمند برای افزایش سهم روستاییان در تولید ناخالص و توسعه روستا، اختصاص ۱.۵ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی است. وی بیان کرد: در سالهای گذشته سهم اشتغال روستایی پنج درصد بود و امسال به ۳۰درصد رسیده است و سال گذشته سهم روستاییان از اشتغال ایجاد شده ۲۸ درصد بود. امید اظهار داشت: طرح «هر دانشآموز یک تبلت» با عنوان طرح هدایت از سیستان و بلوچستان در روزهای آینده کلید میخورد و اکثر شرکتهای بزرگ دعوت میشوند تا تبلت برای دانشآموزان نیازمند تأمین کنند و استان سمنان هم میتواند با اعلام نیاز خود سهمیه تبلت بگیرد.
پیگیری حقوقی 7 ساله محیط زیست نتیجه داد
آزادسازی 158 هکتار از اراضی دریاچه پریشان
حمیرا حیدریان
خبرنگار
10 سال است عطش آبی، تالاب پریشان را از پای درآورده است.این تالاب بینالمللی که در 150 کیلومتری جنوب غرب شیراز قرار دارد بهعنوان ذخیره گاه زیست بوم کره زمین در یونسکو و کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است. تالابی در حال احتضار که زمین خواران درصدد تصرف اراضی این ذخیره گاه زیستی هستند؛ بتازگی در یکی از پروندهها مسئولان حفاظت از محیط زیست استان فارس پس ازگذر هفت خان مراحل پیگیری 7 ساله شکایت خود توانستند 158 هکتار از این زمینها را به حریم دریاچه برگردانند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست فارس در گفتوگو با «ایران» گفت: 158هکتار از اراضی بستر و حریم تالاب پریشان که با دست و دلبازی به شخص حقوقی واگذار شده بود با درخواست محیط زیست و حکم قضایی بازپس گرفته شد.
حمید ظهرابی با بیان اینکه اخیراً فرآیند واگذاری اراضی ملی به اشخاص حقوقی در استان فارس شدت گرفته است افزود: براساس قانون برخی اراضی مزروعی یا مرتعی برای حفظ منابع طبیعی یا محیط زیست، ممکن است از سوی دولت بهعنوان اراضی ملی اعلام و در اختیار سازمان منابع طبیعی یا سازمان محیط زیست قرار داده شود اما گاهی هم تنها بخشی از اراضی ملی اعلام شده و مابقی آن بهعنوان مستثنیات از اراضی ملی جدا شده و در اختیار مالکان خصوصی قرار میگیرد؛ ملی اعلام شدن زمین باید مطابق با مقررات آگهی شده و تشریفات خاصی را طی کند و به عبارتی تشخیص ملی بودن اراضی تنها به وسیله کمیسیون ماده ۵۶ منابع طبیعی امکانپذیر است؛ در صورتی که زمینی طبق این ماده کمیسیون در شمار اراضی ملی دانسته شود، آن ملک یا زمین از اختیار فرد خارج شده و جزو املاک دولتی قرار میگیرد.همچنین برای اعتراض به این رأی میبایست به کمیسیون ماده واحده مستقر در اداره منابع طبیعی رجوع کرد و در صورتی که در این مرحله اختلاف حل نشود، دادگستری بهعنوان محل ارجاع برای حل اختلاف نهایی شناخته شده و اصلح است.
تصرف اراضی ملی با ابزار قانونی
وی ادامه داد: طبق مصوبه سال ۱۳۴۱ (قانون ملی شدن جنگلهای کشور)، سابقه احیای زمین ملاک تشخیص است و سند مالکیت بدون احیا فاقد اعتبار است یعنی پیش از تاریخ تصویب قانون ملی شدن جنگلها، اگر زمینی احیا شده باشد در شمار اراضی ملی قرار نخواهد گرفت.بر این اساس برخی با مراجعه به مراجع قضایی درخواست مستثنیات پلاک از اراضی ملی میکنند و کمیسیون مذکور نیز متأسفانه بدون تحقیقات کافی و با دست و دلبازی و گشاده دستی با درخواست آنان موافقت میکند. به طور مثال فردی دارای 10 هکتار اراضی بوده است و با اعتراض به مراجع قضایی ادعای دارا بودن اراضی بیشتری میکند که در حال حاضر جزو اراضی ملی محسوب میشود و تصرف در آن یعنی تصرف اموال ملت و ملی که متأسفانه اخیراً دیده شده که موافقت با واگذاری این اراضی در این کمیسیون صورت میگیرد و یکی از همین درخواستها متعلق به 158 هکتار یعنی بالغ بر یک میلیون و 588 هزار و 94مترمربع از اراضی بستر و حریم تالاب پریشان است که به شخص حقوقی واگذار شده بود که کاری غیرقانونی است.
وی با بیان اینکه نقشههای هوایی که توسط سازمان جغرافیایی گرفته میشود، مرز بین مستثنیات و اراضی ملی را مشخص کرده اظهار داشت: با رجوع به مستندات سال 1346 و عکس های ماهوارهای مشخص میشود در چه مناطقی، آثار کشت و زرع و ساختمانسازی وجود دارد ودر تصرفات مردم و جزو مستثنیات است و چه مواردی جزو اراضی منابع ملی محسوب میشود؛ این اراضی واگذار شده در حریم تالاب معین و مشخص شده و براساس آن با تلاش تیم حقوقی اداره کل محیط زیست فارس و با همکاری و حکم مقام قضایی و دادستان توانستیم از تصرف این اراضی ملی جلوگیری کنیم.
وی تصریح کرد: پس از اطلاع محیطبانان از این اتفاق و اعلام آن به اداره محیط زیست، این اداره بهعنوان یک مجموعه حقوقی مدعی مالکیت بخشی از اراضی تالاب پریشان شد که در پی آن موفق به محکومیت اداره کل منابع طبیعی استان در دادگاه تجدیدنظر شدیم که توانستیم بهعنوان معترض ثالث به دادگاه شکایت کرده و با اعتراض به دادنامه قطعی صادره در این خصوص موفق به اثبات تعلق این اراضی به دولت و تالاب پریشان گشتیم که بلافاصله از قطعهبندی این اراضی که در حال واگذاری به اشخاص دیگر بود جلوگیری کرده و در حال حاضر مراحل قانونی باز پسگیری آن در حال طی شدن است.
نگران دشت ارژن هستیم
مدیرکل حفاظت محیط زیست فارس با تأکید بر اینکه در مراحل رسیدگی مواردی نظیر واقع شدن اراضی مورد ادعا در داخل بستر و حریم تالابها و شرایط خاص پارکهای ملی، پناهگاههای حیات وحش و مناطق حفاظت شده و حتی برخی موارد، نداشتن سابقه کشت قبل از سال ۱۳۴۱ مد نظر قرار نمیگیرد، عنوان کرد: شدت کاربرد این شیوه قانونی برای اعتراض به ملی شدن اراضی در برخی از مناطق تحت مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست فارس به حدی رسیده که نگران آن هستیم که در آینده کل اراضی قسمت دشت، کوهپایهها، حریم و حاشیه و حتی بستر تالابهای حساس استان نظیر ارژن و پریشان به کلی از دست برود.
ظهرابی با بیان اینکه این اراضی بهعنوان بخشی از اراضی بستر و حریم تالاب متعلق به دولت است بیان داشت: مطابق ماده ٧ قانون اراضی مستحدث و ساحلی این زمینها قابل تصرف و تملک خصوصی از سوی اشخاص نیست حتی اگر متصرفان، برای این قبیل اراضی اسناد مالکیت گرفته باشند.متأسفانه در ماههای اخیراز این دست درخواستها رو به افزایش است و این در حالی است که سازمان محیط زیست از ابتدا در جریان این اتفاقات قرار نمیگیرد و زمانی متوجه میشود که واگذاریها انجام شده است و این روند کار را با مشکل مواجه میکند کما اینکه بجز این مورد، موارد دیگری از جمله تالاب «ارژن» نیز ماجرای مشابهی را طی میکند که اداره محیط زیست بهعنوان حافظان این منابع طبیعی ورود کرده و اجازه هیچ گونه تخریب ودخل و تصرف در حریم این تالاب و سایر منابع ملی را نخواهد داد.
خبرنگار
10 سال است عطش آبی، تالاب پریشان را از پای درآورده است.این تالاب بینالمللی که در 150 کیلومتری جنوب غرب شیراز قرار دارد بهعنوان ذخیره گاه زیست بوم کره زمین در یونسکو و کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است. تالابی در حال احتضار که زمین خواران درصدد تصرف اراضی این ذخیره گاه زیستی هستند؛ بتازگی در یکی از پروندهها مسئولان حفاظت از محیط زیست استان فارس پس ازگذر هفت خان مراحل پیگیری 7 ساله شکایت خود توانستند 158 هکتار از این زمینها را به حریم دریاچه برگردانند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست فارس در گفتوگو با «ایران» گفت: 158هکتار از اراضی بستر و حریم تالاب پریشان که با دست و دلبازی به شخص حقوقی واگذار شده بود با درخواست محیط زیست و حکم قضایی بازپس گرفته شد.
حمید ظهرابی با بیان اینکه اخیراً فرآیند واگذاری اراضی ملی به اشخاص حقوقی در استان فارس شدت گرفته است افزود: براساس قانون برخی اراضی مزروعی یا مرتعی برای حفظ منابع طبیعی یا محیط زیست، ممکن است از سوی دولت بهعنوان اراضی ملی اعلام و در اختیار سازمان منابع طبیعی یا سازمان محیط زیست قرار داده شود اما گاهی هم تنها بخشی از اراضی ملی اعلام شده و مابقی آن بهعنوان مستثنیات از اراضی ملی جدا شده و در اختیار مالکان خصوصی قرار میگیرد؛ ملی اعلام شدن زمین باید مطابق با مقررات آگهی شده و تشریفات خاصی را طی کند و به عبارتی تشخیص ملی بودن اراضی تنها به وسیله کمیسیون ماده ۵۶ منابع طبیعی امکانپذیر است؛ در صورتی که زمینی طبق این ماده کمیسیون در شمار اراضی ملی دانسته شود، آن ملک یا زمین از اختیار فرد خارج شده و جزو املاک دولتی قرار میگیرد.همچنین برای اعتراض به این رأی میبایست به کمیسیون ماده واحده مستقر در اداره منابع طبیعی رجوع کرد و در صورتی که در این مرحله اختلاف حل نشود، دادگستری بهعنوان محل ارجاع برای حل اختلاف نهایی شناخته شده و اصلح است.
تصرف اراضی ملی با ابزار قانونی
وی ادامه داد: طبق مصوبه سال ۱۳۴۱ (قانون ملی شدن جنگلهای کشور)، سابقه احیای زمین ملاک تشخیص است و سند مالکیت بدون احیا فاقد اعتبار است یعنی پیش از تاریخ تصویب قانون ملی شدن جنگلها، اگر زمینی احیا شده باشد در شمار اراضی ملی قرار نخواهد گرفت.بر این اساس برخی با مراجعه به مراجع قضایی درخواست مستثنیات پلاک از اراضی ملی میکنند و کمیسیون مذکور نیز متأسفانه بدون تحقیقات کافی و با دست و دلبازی و گشاده دستی با درخواست آنان موافقت میکند. به طور مثال فردی دارای 10 هکتار اراضی بوده است و با اعتراض به مراجع قضایی ادعای دارا بودن اراضی بیشتری میکند که در حال حاضر جزو اراضی ملی محسوب میشود و تصرف در آن یعنی تصرف اموال ملت و ملی که متأسفانه اخیراً دیده شده که موافقت با واگذاری این اراضی در این کمیسیون صورت میگیرد و یکی از همین درخواستها متعلق به 158 هکتار یعنی بالغ بر یک میلیون و 588 هزار و 94مترمربع از اراضی بستر و حریم تالاب پریشان است که به شخص حقوقی واگذار شده بود که کاری غیرقانونی است.
وی با بیان اینکه نقشههای هوایی که توسط سازمان جغرافیایی گرفته میشود، مرز بین مستثنیات و اراضی ملی را مشخص کرده اظهار داشت: با رجوع به مستندات سال 1346 و عکس های ماهوارهای مشخص میشود در چه مناطقی، آثار کشت و زرع و ساختمانسازی وجود دارد ودر تصرفات مردم و جزو مستثنیات است و چه مواردی جزو اراضی منابع ملی محسوب میشود؛ این اراضی واگذار شده در حریم تالاب معین و مشخص شده و براساس آن با تلاش تیم حقوقی اداره کل محیط زیست فارس و با همکاری و حکم مقام قضایی و دادستان توانستیم از تصرف این اراضی ملی جلوگیری کنیم.
وی تصریح کرد: پس از اطلاع محیطبانان از این اتفاق و اعلام آن به اداره محیط زیست، این اداره بهعنوان یک مجموعه حقوقی مدعی مالکیت بخشی از اراضی تالاب پریشان شد که در پی آن موفق به محکومیت اداره کل منابع طبیعی استان در دادگاه تجدیدنظر شدیم که توانستیم بهعنوان معترض ثالث به دادگاه شکایت کرده و با اعتراض به دادنامه قطعی صادره در این خصوص موفق به اثبات تعلق این اراضی به دولت و تالاب پریشان گشتیم که بلافاصله از قطعهبندی این اراضی که در حال واگذاری به اشخاص دیگر بود جلوگیری کرده و در حال حاضر مراحل قانونی باز پسگیری آن در حال طی شدن است.
نگران دشت ارژن هستیم
مدیرکل حفاظت محیط زیست فارس با تأکید بر اینکه در مراحل رسیدگی مواردی نظیر واقع شدن اراضی مورد ادعا در داخل بستر و حریم تالابها و شرایط خاص پارکهای ملی، پناهگاههای حیات وحش و مناطق حفاظت شده و حتی برخی موارد، نداشتن سابقه کشت قبل از سال ۱۳۴۱ مد نظر قرار نمیگیرد، عنوان کرد: شدت کاربرد این شیوه قانونی برای اعتراض به ملی شدن اراضی در برخی از مناطق تحت مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست فارس به حدی رسیده که نگران آن هستیم که در آینده کل اراضی قسمت دشت، کوهپایهها، حریم و حاشیه و حتی بستر تالابهای حساس استان نظیر ارژن و پریشان به کلی از دست برود.
ظهرابی با بیان اینکه این اراضی بهعنوان بخشی از اراضی بستر و حریم تالاب متعلق به دولت است بیان داشت: مطابق ماده ٧ قانون اراضی مستحدث و ساحلی این زمینها قابل تصرف و تملک خصوصی از سوی اشخاص نیست حتی اگر متصرفان، برای این قبیل اراضی اسناد مالکیت گرفته باشند.متأسفانه در ماههای اخیراز این دست درخواستها رو به افزایش است و این در حالی است که سازمان محیط زیست از ابتدا در جریان این اتفاقات قرار نمیگیرد و زمانی متوجه میشود که واگذاریها انجام شده است و این روند کار را با مشکل مواجه میکند کما اینکه بجز این مورد، موارد دیگری از جمله تالاب «ارژن» نیز ماجرای مشابهی را طی میکند که اداره محیط زیست بهعنوان حافظان این منابع طبیعی ورود کرده و اجازه هیچ گونه تخریب ودخل و تصرف در حریم این تالاب و سایر منابع ملی را نخواهد داد.
فودبلاگرها چطور شما را به دام غول ها میاندازند؟
از ساندویچ انفجاری تا سیرابی گلاسه
مریم طالشی
گزارش نویس
«سلام دوستای گلم، امروز اومدیم یه رستوران خوب دیگه رو بهتون معرفی کنیم. با هم بریم و ببینیم.»
معمولاً با همین جمله شروع میکنند. بعدش باید انتظار هرچیزی را داشته باشید، از ساندویچهای غول گرفته تا سینیهای بزرگ و پر و پیمان که هرچه بخواهید داخل شان پیدا می شود؛ لازم نیست فکر کنید، هرچه را هم که نخواهید میتوانید داخل مجمع های مسی بیابید.
فودبلاگرها این روزها برای خودشان حسابی میتازانند. صفحههای پردنبال کنندهشان شده دفتر کارشان و منبع درآمدی عالی. آنها با صورتهای خندان هر روز از این رستوران به آن رستوران می روند تا به شما بگویند چه بخورید تا احساس بهتری پیدا کنید. آنها مدام دارند غذا خوردن را تبلیغ میکنند آن هم به شیوهای غریب.
آشپز یک قرص نان تافتون برمیدارد و آن را حسابی توی کره میغلتاند. بعد یک لایه پیاز و جعفری روی آن میریزد. بعدش نوبت گوجه پوره شده و تفت داده شده در کره است. حالا باید یک سیخ جوجه اضافه کند و بعد یک سیخ کوبیده. تمام شد؟ البته که نه، چنجه هم هست و بعد از آن دوباره عملیات اضافه کردن مخلفات را انجام میدهد. این بار با حجمی بالاتر و در آخر کره آب شده را روی محتویات نان میریزد که معلوم نیست چطور و با چه فرمولی سنگینی آن حجم غذا را تاب میآورد. در آخر چهار سر نان را به زور تا میکند و به عنوان حسن ختام، دوباره آن را توی کره آب شده میغلتاند. اسم این ترکیب را انفجاری، انهدامی یا چیزی شبیه آن میگذارند که با ساز و کارش هم خوب جور درمیآید.
آقای فودبلاگر حین آماده شدن لقمه انفجاری، با آب و تاب مراحل کار را شرح میدهد. تصویر بعدی او را سر میز نشان میدهد در حالی که دهان را تا جایی که میشده باز کرده تا لقمه رستم را گاز بزند.
ساندویچ هرچه پر و پیمانتر، مقبولتر. این شعار خانم فودبلاگر است چون بیشتر ساندویچیهایی که برای تبلیغ به آنجا میروند، همین ویژگی را دارند. یک نان باگت بینوا را باز میکنند و آنچه در توان دارند داخلش بارگذاری میکنند. فیله مرغ، برگر گوشت، کراکف پنیری، ژامبون فرد اعلا و پنیر و قارچ به مقدار مکفی که کافی بودنش به توان نان بستگی دارد وگرنه هیچ وقت کافی نیست و هرچه بیشتر، بهتر. ساندویچ سر آخر یک توده عظیم و پهن میشود که سازندهاش با افتخار سطح مقطعش را پس از برشی موفق، به رخ می کشد. تصور گاز زدن چنین غول ساندویچی سخت است اما فودبلاگر محترم آن را به هرحال برایتان ساده میکند چون قرار است متقاعد شوید که این ساندویچ خوشمزهترین ساندویچی است که در عمرتان خوردهاید. در هرحال یک بار امتحان کردنش لابد میارزد.
رستورانهای سنتی هم از قافله غولپسندها دور نماندهاند. قاعدهاش این است که یک غذا به دلخواه تان سفارش بدهید و آن را نوش جان کنید اما در این رستورانها معلوم نیست غذایی که سفارش میدهید با چه محتویاتی سر میزتان گذاشته میشود. ممکن است قاشق را داخل برنج بزنید و با یک جوجه درسته برخورد کنید که در دلش کباب سلطانی و بادمجان پرورده هم هست یا مثلاً وسط خورش فسنجان تان، دو تکه شیشلیک هم پیدا شود، یا ته دیگ غذایتان، خودش یک پرس غذای متنوع دیگر باشد. کسی چه میداند. تازه نظر همراهان تان هم مهم است چون آنطور که میگویند هر پرس غذا برای دو یا سه نفر است.
فودبلاگرها وسط این حجم از رنگ و مزههای مختلف دارند چشم شما را به دیدن این تیپ غذاها عادت میدهند و ذهنتان را برای خوردنشان تحریک میکنند. خیلی ها اولش فقط برای سرگرمی ویدئوها را تماشا میکنند، بعد کم کم به دیدنشان انگار معتاد میشوند و بعدش هم میروند سراغ برآورده کردن خواهش دلشان. یک بار امتحانش که ضرری ندارد و خب یک بار میشود دوبار و بارهای بیشتر و یکهو طرف به خودش میآید و میبیند اسیر غولهای خوشمزه شده و رهایی از بندشان به این راحتیها ممکن نیست.
ایمان دولو، سرآشپز و کارشناس غذا در این باره حرفهای جالب توجهی دارد. او این مسأله را دارای چند وجه میداند: «قند و چربی که حجم زیادی انرژی دارد، در ذهن ما دوپامین ترشح میکند که هورمون شادی است. برای همین است که وقتی شکلات میخوریم احساس شادی میکنیم. غذاهایی که ترکیب چربیشان بالاست و با شیر و کره و پنیر تهیه میشوند، همین کار را با آدمها میکنند و باعث ترشح دوپامین میشوند برای همین هم غذاهای این مدلی مثل پاستای آلفردو یا غذاهای پنیردار و چرب در ایران خیلی فراگیر شد چون آدم ها نیاز به دوپامین دارند.»
دولو، درباره ساندویچ های بمب و اژدر به چند نکته اشاره میکند: «یک مسأله این است که ما در فرهنگ مان، بیشتر وقتها کمیت را بهتر از کیفیت میدانیم و بر این اساس حجم غذا برایمان مهم تر است. در مورد غذاهای حجیم، در ایران اول عرضه شروع شد و بعد تقاضا به دنبالش آمد. سوسیس و کالباس چیز نسبتاً ارزانی است و خیلیها تصمیم گرفتند آن را به انواع دیگر غذاها اضافه کنند مثلاً به فلافل، کالباس اضافه کردند و اسمش را گذاشتند کافل. خیلیها دقیقاً با ایجاد یک ملغمه سعی میکنند غذای جدیدی خلق کنند و این در حالی است که چنین فردی اطلاعات کافی از این فن ندارد، مثل خیلی از کسانی که آشپزی بلد نیستند و وقتی غذا درست میکنند، فکر میکنند همه چیز را باید با هم مخلوط کنند. اینجا طرف یک غذایی عرضه میکند که جدید و سیرکننده است و تقاضا هم برای آن ایجاد میشود. این حجم غذا ممکن است خوشمزه نباشد اما به اصطلاح آدم را میگیرد. وجه دیگر قضیه این است که رستوران گردی در ایران گران است و خیلی تنوع هم ندارد و از طرف دیگر اتفاق نویی هم نمیافتد. این باعث شده که آدمها سوق پیدا کنند به رستورانهایی که هم قیمت شان مناسبتر است و هم غذایی به شما میدهند که خاص است. ما در باب غذا یک اصطلاح داریم به اسم «ایکس فکتور» که آن را به مود آدم تعبیر میکنیم یعنی مجموعه ای از عوامل که توجه شما را جلب میکند مثل ظاهر و عطر و فضا. به خاطر همین است که این شکل غذاهای حجیم صرفاً به خاطر شکل و شمایل شان و حالا عجیب بودنشان جذابیت ایجاد میکنند. مثلاً طرف میگوید من سیرابی گلاسه سرو میکنم و آن حجم زیاد از چربی روی ذهن تأثیر میگذارد. تبلیغات هم در این زمینه اثر زیادی میگذارند. مسأله دیگر خود رستوران داران هستند که اعتقادشان این است که مردم از هرچه بزنند، از خوردن نمیزنند که البته فکر غلطی است. آنها سعی میکنند شکلهای جدید و متنوعی از غذا ایجاد کنند چشمگیر باشد که کیفیت خیلی به چشم نیاید، چیزهایی مثل همین ساندویچ های بمب و اژدر که در عین حال قیمتش هم مناسب میشود. مشتری اینجا احساس می کند دستاوردی داشته و یک غذای ویژه و جدید را به قیمتی مناسب خورده و به خیال خودش رستوران گردی هم کرده است.»
به عقیده این کارشناس، آشپزها در این زمینه نقش مهمی دارند و باید طوری غذاها را ارائه دهند که پیش خدا هم شرمنده نباشند که مواد بی کیفیت را پشت حجم و ظاهر پنهان کردهاند. نکته دیگر به گفته او این است که ما در ایران در پایین هرم مازلو (نیازهای زیستی) قرار داریم و به مرحلهای نرسیدهایم که مثلاً از طعم لذت ببریم و آن بحث سیری برایمان مهم تر است و بمبها از این جهت خوب عمل میکنند.
گزارش نویس
«سلام دوستای گلم، امروز اومدیم یه رستوران خوب دیگه رو بهتون معرفی کنیم. با هم بریم و ببینیم.»
معمولاً با همین جمله شروع میکنند. بعدش باید انتظار هرچیزی را داشته باشید، از ساندویچهای غول گرفته تا سینیهای بزرگ و پر و پیمان که هرچه بخواهید داخل شان پیدا می شود؛ لازم نیست فکر کنید، هرچه را هم که نخواهید میتوانید داخل مجمع های مسی بیابید.
فودبلاگرها این روزها برای خودشان حسابی میتازانند. صفحههای پردنبال کنندهشان شده دفتر کارشان و منبع درآمدی عالی. آنها با صورتهای خندان هر روز از این رستوران به آن رستوران می روند تا به شما بگویند چه بخورید تا احساس بهتری پیدا کنید. آنها مدام دارند غذا خوردن را تبلیغ میکنند آن هم به شیوهای غریب.
آشپز یک قرص نان تافتون برمیدارد و آن را حسابی توی کره میغلتاند. بعد یک لایه پیاز و جعفری روی آن میریزد. بعدش نوبت گوجه پوره شده و تفت داده شده در کره است. حالا باید یک سیخ جوجه اضافه کند و بعد یک سیخ کوبیده. تمام شد؟ البته که نه، چنجه هم هست و بعد از آن دوباره عملیات اضافه کردن مخلفات را انجام میدهد. این بار با حجمی بالاتر و در آخر کره آب شده را روی محتویات نان میریزد که معلوم نیست چطور و با چه فرمولی سنگینی آن حجم غذا را تاب میآورد. در آخر چهار سر نان را به زور تا میکند و به عنوان حسن ختام، دوباره آن را توی کره آب شده میغلتاند. اسم این ترکیب را انفجاری، انهدامی یا چیزی شبیه آن میگذارند که با ساز و کارش هم خوب جور درمیآید.
آقای فودبلاگر حین آماده شدن لقمه انفجاری، با آب و تاب مراحل کار را شرح میدهد. تصویر بعدی او را سر میز نشان میدهد در حالی که دهان را تا جایی که میشده باز کرده تا لقمه رستم را گاز بزند.
ساندویچ هرچه پر و پیمانتر، مقبولتر. این شعار خانم فودبلاگر است چون بیشتر ساندویچیهایی که برای تبلیغ به آنجا میروند، همین ویژگی را دارند. یک نان باگت بینوا را باز میکنند و آنچه در توان دارند داخلش بارگذاری میکنند. فیله مرغ، برگر گوشت، کراکف پنیری، ژامبون فرد اعلا و پنیر و قارچ به مقدار مکفی که کافی بودنش به توان نان بستگی دارد وگرنه هیچ وقت کافی نیست و هرچه بیشتر، بهتر. ساندویچ سر آخر یک توده عظیم و پهن میشود که سازندهاش با افتخار سطح مقطعش را پس از برشی موفق، به رخ می کشد. تصور گاز زدن چنین غول ساندویچی سخت است اما فودبلاگر محترم آن را به هرحال برایتان ساده میکند چون قرار است متقاعد شوید که این ساندویچ خوشمزهترین ساندویچی است که در عمرتان خوردهاید. در هرحال یک بار امتحان کردنش لابد میارزد.
رستورانهای سنتی هم از قافله غولپسندها دور نماندهاند. قاعدهاش این است که یک غذا به دلخواه تان سفارش بدهید و آن را نوش جان کنید اما در این رستورانها معلوم نیست غذایی که سفارش میدهید با چه محتویاتی سر میزتان گذاشته میشود. ممکن است قاشق را داخل برنج بزنید و با یک جوجه درسته برخورد کنید که در دلش کباب سلطانی و بادمجان پرورده هم هست یا مثلاً وسط خورش فسنجان تان، دو تکه شیشلیک هم پیدا شود، یا ته دیگ غذایتان، خودش یک پرس غذای متنوع دیگر باشد. کسی چه میداند. تازه نظر همراهان تان هم مهم است چون آنطور که میگویند هر پرس غذا برای دو یا سه نفر است.
فودبلاگرها وسط این حجم از رنگ و مزههای مختلف دارند چشم شما را به دیدن این تیپ غذاها عادت میدهند و ذهنتان را برای خوردنشان تحریک میکنند. خیلی ها اولش فقط برای سرگرمی ویدئوها را تماشا میکنند، بعد کم کم به دیدنشان انگار معتاد میشوند و بعدش هم میروند سراغ برآورده کردن خواهش دلشان. یک بار امتحانش که ضرری ندارد و خب یک بار میشود دوبار و بارهای بیشتر و یکهو طرف به خودش میآید و میبیند اسیر غولهای خوشمزه شده و رهایی از بندشان به این راحتیها ممکن نیست.
ایمان دولو، سرآشپز و کارشناس غذا در این باره حرفهای جالب توجهی دارد. او این مسأله را دارای چند وجه میداند: «قند و چربی که حجم زیادی انرژی دارد، در ذهن ما دوپامین ترشح میکند که هورمون شادی است. برای همین است که وقتی شکلات میخوریم احساس شادی میکنیم. غذاهایی که ترکیب چربیشان بالاست و با شیر و کره و پنیر تهیه میشوند، همین کار را با آدمها میکنند و باعث ترشح دوپامین میشوند برای همین هم غذاهای این مدلی مثل پاستای آلفردو یا غذاهای پنیردار و چرب در ایران خیلی فراگیر شد چون آدم ها نیاز به دوپامین دارند.»
دولو، درباره ساندویچ های بمب و اژدر به چند نکته اشاره میکند: «یک مسأله این است که ما در فرهنگ مان، بیشتر وقتها کمیت را بهتر از کیفیت میدانیم و بر این اساس حجم غذا برایمان مهم تر است. در مورد غذاهای حجیم، در ایران اول عرضه شروع شد و بعد تقاضا به دنبالش آمد. سوسیس و کالباس چیز نسبتاً ارزانی است و خیلیها تصمیم گرفتند آن را به انواع دیگر غذاها اضافه کنند مثلاً به فلافل، کالباس اضافه کردند و اسمش را گذاشتند کافل. خیلیها دقیقاً با ایجاد یک ملغمه سعی میکنند غذای جدیدی خلق کنند و این در حالی است که چنین فردی اطلاعات کافی از این فن ندارد، مثل خیلی از کسانی که آشپزی بلد نیستند و وقتی غذا درست میکنند، فکر میکنند همه چیز را باید با هم مخلوط کنند. اینجا طرف یک غذایی عرضه میکند که جدید و سیرکننده است و تقاضا هم برای آن ایجاد میشود. این حجم غذا ممکن است خوشمزه نباشد اما به اصطلاح آدم را میگیرد. وجه دیگر قضیه این است که رستوران گردی در ایران گران است و خیلی تنوع هم ندارد و از طرف دیگر اتفاق نویی هم نمیافتد. این باعث شده که آدمها سوق پیدا کنند به رستورانهایی که هم قیمت شان مناسبتر است و هم غذایی به شما میدهند که خاص است. ما در باب غذا یک اصطلاح داریم به اسم «ایکس فکتور» که آن را به مود آدم تعبیر میکنیم یعنی مجموعه ای از عوامل که توجه شما را جلب میکند مثل ظاهر و عطر و فضا. به خاطر همین است که این شکل غذاهای حجیم صرفاً به خاطر شکل و شمایل شان و حالا عجیب بودنشان جذابیت ایجاد میکنند. مثلاً طرف میگوید من سیرابی گلاسه سرو میکنم و آن حجم زیاد از چربی روی ذهن تأثیر میگذارد. تبلیغات هم در این زمینه اثر زیادی میگذارند. مسأله دیگر خود رستوران داران هستند که اعتقادشان این است که مردم از هرچه بزنند، از خوردن نمیزنند که البته فکر غلطی است. آنها سعی میکنند شکلهای جدید و متنوعی از غذا ایجاد کنند چشمگیر باشد که کیفیت خیلی به چشم نیاید، چیزهایی مثل همین ساندویچ های بمب و اژدر که در عین حال قیمتش هم مناسب میشود. مشتری اینجا احساس می کند دستاوردی داشته و یک غذای ویژه و جدید را به قیمتی مناسب خورده و به خیال خودش رستوران گردی هم کرده است.»
به عقیده این کارشناس، آشپزها در این زمینه نقش مهمی دارند و باید طوری غذاها را ارائه دهند که پیش خدا هم شرمنده نباشند که مواد بی کیفیت را پشت حجم و ظاهر پنهان کردهاند. نکته دیگر به گفته او این است که ما در ایران در پایین هرم مازلو (نیازهای زیستی) قرار داریم و به مرحلهای نرسیدهایم که مثلاً از طعم لذت ببریم و آن بحث سیری برایمان مهم تر است و بمبها از این جهت خوب عمل میکنند.
سال همهگیری کرونا کدام مدیران را ثروتمندتر کرد
پردرآمدترین مدیران فناوری در سال 2020
میثم لطفی
خبرنگار
همواره با پایان یافتن سال میلادی، تحلیلگران بازار حسابهای بانکی مدیرانعامل در بزرگترین شرکتهای فناوری را زیر نظر میگیرند تا مشخص شود در این عرصه رقابتی کدام یک از آنها ثروتمندتر شدند و بیشتر از رقبای خود حقوق گرفتند. مدیران شرکتهای بزرگ در طول سال بجز حقوق و دستمزد، مبالغ دیگری را در قالب پاداش، سود سهام و... دریافت میکنند و مجموع آنها درآمد یک ساله این افراد را تشکیل میدهد.
در بین 350 شرکت بزرگ در ایالات متحده، هر کدام از مدیران عامل در سال 2019 میلادی به طور متوسط 14.5 میلیون دلار کسب درآمد کردند و اگر قرار باشد در شرایط مساوی یکی از ساکنان امریکا چنین درآمدی به دست آورد، باید 400 سال کار کند. حال توجه داشته باشید که میانگین درآمد مدیرانعامل در سال 2020 میلادی 15درصد افزایش یافت تا این افراد پول بیشتری به جیب بزنند.
گفتنی است از ابتدای دسامبر 2020 مرکز «وال استریت» به صورت 24ساعته در هفت روز هفته بررسیهای دقیق خود را انجام داد تا مجموع حقوق و درآمدهای یک سال گذشته هر یک از مدیران شرکتهای بزرگ فناوری را مشخص کند که نتیجه این بررسیها به قرار زیر منتشر شده است.
ایلان ماسک
ماسک بنیانگذار و مدیرعامل شرکتهای بزرگی چون تسلا، اسپِیساکس، بورینگ کمپانی، نورالینک و... است و برای نخستین بار نام او در جمع ثروتمندترین افراد جهان هم مشاهده میشود. او در شرکت تسلا به عنوان بزرگترین کارخانه تولیدکننده خودروهای برقی در جهان هدایت بخش طراحی محصول، مهندسی و تولید جهانی را برعهده دارد و همچنین به صورت مستقیم در فرآیند تولید باتری و پنلهای خورشیدی مشارکت میکند. ماسک در یک سالی که گذشت از مجموع شرکتهای خود درآمدی بالغ بر 595.3 میلیون دلار را کسب کرد.
«ایلان ماسک»که هم اکنون 49 سال دارد و در شهر پرتوریا در آفریقای جنوبی متولد شده است با مجموع درآمدی که در سال 2020 میلادی به دست آورد موفق شد ارزش ثروت شخصی خود را به 147.4 میلیارد دلار برساند تا به عنوان یکی از ثروتمندترین مردان جهان هم معرفی شود.
تیم کوک
کوک مدیرعامل شرکت اپل است که به واسطه فعالیتهای خود در یک سال گذشته، یکی از بیشترین دستمزدها را در جمع بزرگترین مدیرانعامل به دست آورده است. از او به عنوان فردی یاد میشود که در یک دهه گذشته در عرصه فناوری بیشترین حقوق به او پرداخت شده است.
این طور که خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده است، کوک در سال 2020 میلادی بیش از 122 میلیون دلار حقوق و پاداش از شرکت اپل دریافت کرد. البته بد نیست بدانید پیش از آنکه کوک وارد شرکت اپل شود، نام خود را به مدت یک دهه در جمع مدیرانی قرار داده بود که دستمزد چند میلیون دلاری میگرفتند.
ارزش مجموع سرمایههای «تیم کوک» حدود یک میلیارد دلار محاسبه میشود. او که از سال 1998 وارد اپل شد، در سال 2011 میلادی توانست عنوان مدیرعاملی این شرکت را از آن خود کند و در نخستین سال سکانداری شرکت اپل، حقوق 3.4 میلیون دلاری بگیرد.
مارک زاکربرگ
زاکربرگ بنیانگذار و مدیرعامل شرکت فیسبوک محسوب میشود و در جمع بزرگترین مدیرانعامل جهان که در سال 2020 میلادی بیشترین حقوق را دریافت کردند، نام او در رتبه شانزدهم به چشم میخورد. او در یک سال گذشته 23.41 میلیون دلار حقوق و پاداش دریافت کرد و البته مجموع درآمدهای شرکت او در سال 2020 میلادی معادل 70.7 میلیارد دلار محاسبه شد.
مجموع دستمزد او در سالی که گذشت به طور میانگین 94 برابر بیشتر از دستمزد یک کارمند عادی در شرکت فیسبوک بود. البته باید توجه داشته باشید حقوق رسمی که زاکربرگ هر سال از شرکت فیسبوک دریافت میکند تنها یک دلار است و در عوض او درآمد اصلی خود را از سود سهام و پاداشهای سالانه به دست میآورد.
ارزش مجموع درآمدهای زاکربرگ در پایان سال 2020 میلادی معادل 98.3 میلیارد دلار محاسبه شد. «مارک زاکربرگ» هم اکنون 36 ساله است و از سال 2004 میلادی مدیرعاملی شرکت فیسبوک را در دست دارد. از او به عنوان جوانترین میلیاردر جهان هم یاد میکنند و این مدیر جوان در سالهای اخیر شرکتهای بزرگ دیگر از جمله واتساپ و اینستاگرام را هم خریداری کرده است.
چارلز رابینز
رابینز که سکان شرکت سیسکو را در دست دارد به عنوان یکی از موفقترین مدیران جهانی محسوب میشود و در سال 2020 میلادی درآمدی بالغ بر 25.82 میلیون دلار از این شرکت کسب کرده است.
شرکت سیسکو در سال گذشته موفق شد به واسطه مدیریت رابینز، ارزش مجموع درآمدهای خود را به 49.3 میلیارد دلار برساند. میانگین دستمزدی که مدیرعامل سیسکو در یک سال گذشته دریافت کرد 182 برابر بیشتر از کارمندان عادی این شرکت محاسبه شد. سابقه همکاری «چارلز رابینز» با سیسکو به دو دهه میرسد و البته او از 26 ژوئیه 2015 به عنوان مدیرعامل شرکت فعالیتهای خود را ادامه میدهد.
رابینز در سال 2019 میلادی 23.2 میلیون دلار حقوق و پاداش گرفته بود که این مسأله نشان داد مجموع درآمدهای او در سال 2020 بیشتر شده است. با تمام این توضیحات، شرکت سیسکو در سال 2020 میلادی از کاهش 5 درصدی درآمدهای خود خبر داد که این مسأله مدیرعامل و معاونان او را نگران کرد. رابینز هم اکنون در حال انجام برخی تغییرات ساختاری در سیستم مدیریتی شرکت است تا سال 2021 درآمدهای از دست رفته را جبران کند.
ساتیا نادلا
نادلا که مدیرعامل شرکت مایکروسافت است در سال مالی 2020 توانست 44.3 میلیون دلار حقوق و پاداش از این شرکت دریافت کند و ارزش مجموع درآمدهای مایکروسافت را به 143 میلیارد دلار برساند.
میانگین دستمزدی که نادلا در یک سال گذشته دریافت کرد 249 بار بیشتر از دستمزد کارمندان عادی شرکت بود و با وجود این گفته شد در یک سال گذشته که بیشتر کارمندان مایکروسافت به علت شیوع ویروس کرونا خانهنشین شدند، حقوق آنها اندکی افزایش یافت.
مجموع درآمدهای نادلا در سال 2020 میلادی نسبت به سال قبل از آن 66 درصد افزایش یافت که این اتفاق به دلیل افزایش ارزش سهام مایکروسافت صورت گرفت. طی دو سال گذشته ارزش سهام مایکروسافت در بازارهای بورس تقریباً دو برابر شد.
نادلا در سال 1992 میلادی وارد شرکت مایکروسافت شد و از سال 2014 نیز فعالیت خود را به عنوان مدیرعامل شرکت آغاز کرد. مایکروسافت در سال 2019 دستمزدی معادل 42.9 میلیون دلار به مدیرعامل خود پرداخت کرده بود.
ساندار پیچای
پیچای که مدیرعامل شرکت گوگل محسوب میشود در یک سال گذشته 280.62 میلیون دلار حقوق و پاداش دریافت کرد و البته مجموع درآمدهای شرکت مادر آلفابت در این سال 161.9میلیارد دلار محاسبه شد.
میانگین حقوق پیچای در این سال 1085 برابر بیشتر از کارمندان عادی گوگل بود. بخش اعظم درآمد یک سال گذشته پیچای معادل 277 میلیون دلار در قالب سود سهام شرکت به او رسید.
«ساندار پیچای» که از سال 2015 میلادی به عنوان مدیرعامل این شرکت فعالیت میکند حقوق ثابت سالانه 650 هزار دلاری را از این شرکت میگیرد. باید توجه داشت که گوگل هماکنون چند پرونده قضایی نقض قوانین را در نقاط مختلف جهان در دست دارد که باید به ازای هر کدام از آنها چندین میلیون دلار جریمه پرداخت کند.
جف بیزوس
بیزوس که ثروتمندترین مرد جهان است و هم اکنون در سن 56 سالگی به سر میبرد، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت آمازون محسوب میشود. ارزش مجموع سرمایههای شخصی بیزوس، هم اکنون 185.2 میلیارد دلار محاسبه میشود و از سال 2017 تاکنون عنوان ثروتمندترین فرد جهان در تاریخ معاصر را از آن خود کرده است.
به گفته نشریه فوربز، بیزوس نخستین فرد در تاریخ است که ارزش مجموع درآمدهای او از 200 میلیارد دلار هم فراتر رفته است. در حالی که حقوق ثابت «جف بیزوس» در شرکت آمازون 81.8 هزار دلار در نظر گرفته شده است، ارزش مجموع حقوق و پاداشی که طی یک سال گذشته از سوی آمازون و زیرمجموعههای آن به آقای مدیرعامل پرداخت شد 1.68 میلیون دلار بوده است.
خبرنگار
همواره با پایان یافتن سال میلادی، تحلیلگران بازار حسابهای بانکی مدیرانعامل در بزرگترین شرکتهای فناوری را زیر نظر میگیرند تا مشخص شود در این عرصه رقابتی کدام یک از آنها ثروتمندتر شدند و بیشتر از رقبای خود حقوق گرفتند. مدیران شرکتهای بزرگ در طول سال بجز حقوق و دستمزد، مبالغ دیگری را در قالب پاداش، سود سهام و... دریافت میکنند و مجموع آنها درآمد یک ساله این افراد را تشکیل میدهد.
در بین 350 شرکت بزرگ در ایالات متحده، هر کدام از مدیران عامل در سال 2019 میلادی به طور متوسط 14.5 میلیون دلار کسب درآمد کردند و اگر قرار باشد در شرایط مساوی یکی از ساکنان امریکا چنین درآمدی به دست آورد، باید 400 سال کار کند. حال توجه داشته باشید که میانگین درآمد مدیرانعامل در سال 2020 میلادی 15درصد افزایش یافت تا این افراد پول بیشتری به جیب بزنند.
گفتنی است از ابتدای دسامبر 2020 مرکز «وال استریت» به صورت 24ساعته در هفت روز هفته بررسیهای دقیق خود را انجام داد تا مجموع حقوق و درآمدهای یک سال گذشته هر یک از مدیران شرکتهای بزرگ فناوری را مشخص کند که نتیجه این بررسیها به قرار زیر منتشر شده است.
ایلان ماسک
ماسک بنیانگذار و مدیرعامل شرکتهای بزرگی چون تسلا، اسپِیساکس، بورینگ کمپانی، نورالینک و... است و برای نخستین بار نام او در جمع ثروتمندترین افراد جهان هم مشاهده میشود. او در شرکت تسلا به عنوان بزرگترین کارخانه تولیدکننده خودروهای برقی در جهان هدایت بخش طراحی محصول، مهندسی و تولید جهانی را برعهده دارد و همچنین به صورت مستقیم در فرآیند تولید باتری و پنلهای خورشیدی مشارکت میکند. ماسک در یک سالی که گذشت از مجموع شرکتهای خود درآمدی بالغ بر 595.3 میلیون دلار را کسب کرد.
«ایلان ماسک»که هم اکنون 49 سال دارد و در شهر پرتوریا در آفریقای جنوبی متولد شده است با مجموع درآمدی که در سال 2020 میلادی به دست آورد موفق شد ارزش ثروت شخصی خود را به 147.4 میلیارد دلار برساند تا به عنوان یکی از ثروتمندترین مردان جهان هم معرفی شود.
تیم کوک
کوک مدیرعامل شرکت اپل است که به واسطه فعالیتهای خود در یک سال گذشته، یکی از بیشترین دستمزدها را در جمع بزرگترین مدیرانعامل به دست آورده است. از او به عنوان فردی یاد میشود که در یک دهه گذشته در عرصه فناوری بیشترین حقوق به او پرداخت شده است.
این طور که خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده است، کوک در سال 2020 میلادی بیش از 122 میلیون دلار حقوق و پاداش از شرکت اپل دریافت کرد. البته بد نیست بدانید پیش از آنکه کوک وارد شرکت اپل شود، نام خود را به مدت یک دهه در جمع مدیرانی قرار داده بود که دستمزد چند میلیون دلاری میگرفتند.
ارزش مجموع سرمایههای «تیم کوک» حدود یک میلیارد دلار محاسبه میشود. او که از سال 1998 وارد اپل شد، در سال 2011 میلادی توانست عنوان مدیرعاملی این شرکت را از آن خود کند و در نخستین سال سکانداری شرکت اپل، حقوق 3.4 میلیون دلاری بگیرد.
مارک زاکربرگ
زاکربرگ بنیانگذار و مدیرعامل شرکت فیسبوک محسوب میشود و در جمع بزرگترین مدیرانعامل جهان که در سال 2020 میلادی بیشترین حقوق را دریافت کردند، نام او در رتبه شانزدهم به چشم میخورد. او در یک سال گذشته 23.41 میلیون دلار حقوق و پاداش دریافت کرد و البته مجموع درآمدهای شرکت او در سال 2020 میلادی معادل 70.7 میلیارد دلار محاسبه شد.
مجموع دستمزد او در سالی که گذشت به طور میانگین 94 برابر بیشتر از دستمزد یک کارمند عادی در شرکت فیسبوک بود. البته باید توجه داشته باشید حقوق رسمی که زاکربرگ هر سال از شرکت فیسبوک دریافت میکند تنها یک دلار است و در عوض او درآمد اصلی خود را از سود سهام و پاداشهای سالانه به دست میآورد.
ارزش مجموع درآمدهای زاکربرگ در پایان سال 2020 میلادی معادل 98.3 میلیارد دلار محاسبه شد. «مارک زاکربرگ» هم اکنون 36 ساله است و از سال 2004 میلادی مدیرعاملی شرکت فیسبوک را در دست دارد. از او به عنوان جوانترین میلیاردر جهان هم یاد میکنند و این مدیر جوان در سالهای اخیر شرکتهای بزرگ دیگر از جمله واتساپ و اینستاگرام را هم خریداری کرده است.
چارلز رابینز
رابینز که سکان شرکت سیسکو را در دست دارد به عنوان یکی از موفقترین مدیران جهانی محسوب میشود و در سال 2020 میلادی درآمدی بالغ بر 25.82 میلیون دلار از این شرکت کسب کرده است.
شرکت سیسکو در سال گذشته موفق شد به واسطه مدیریت رابینز، ارزش مجموع درآمدهای خود را به 49.3 میلیارد دلار برساند. میانگین دستمزدی که مدیرعامل سیسکو در یک سال گذشته دریافت کرد 182 برابر بیشتر از کارمندان عادی این شرکت محاسبه شد. سابقه همکاری «چارلز رابینز» با سیسکو به دو دهه میرسد و البته او از 26 ژوئیه 2015 به عنوان مدیرعامل شرکت فعالیتهای خود را ادامه میدهد.
رابینز در سال 2019 میلادی 23.2 میلیون دلار حقوق و پاداش گرفته بود که این مسأله نشان داد مجموع درآمدهای او در سال 2020 بیشتر شده است. با تمام این توضیحات، شرکت سیسکو در سال 2020 میلادی از کاهش 5 درصدی درآمدهای خود خبر داد که این مسأله مدیرعامل و معاونان او را نگران کرد. رابینز هم اکنون در حال انجام برخی تغییرات ساختاری در سیستم مدیریتی شرکت است تا سال 2021 درآمدهای از دست رفته را جبران کند.
ساتیا نادلا
نادلا که مدیرعامل شرکت مایکروسافت است در سال مالی 2020 توانست 44.3 میلیون دلار حقوق و پاداش از این شرکت دریافت کند و ارزش مجموع درآمدهای مایکروسافت را به 143 میلیارد دلار برساند.
میانگین دستمزدی که نادلا در یک سال گذشته دریافت کرد 249 بار بیشتر از دستمزد کارمندان عادی شرکت بود و با وجود این گفته شد در یک سال گذشته که بیشتر کارمندان مایکروسافت به علت شیوع ویروس کرونا خانهنشین شدند، حقوق آنها اندکی افزایش یافت.
مجموع درآمدهای نادلا در سال 2020 میلادی نسبت به سال قبل از آن 66 درصد افزایش یافت که این اتفاق به دلیل افزایش ارزش سهام مایکروسافت صورت گرفت. طی دو سال گذشته ارزش سهام مایکروسافت در بازارهای بورس تقریباً دو برابر شد.
نادلا در سال 1992 میلادی وارد شرکت مایکروسافت شد و از سال 2014 نیز فعالیت خود را به عنوان مدیرعامل شرکت آغاز کرد. مایکروسافت در سال 2019 دستمزدی معادل 42.9 میلیون دلار به مدیرعامل خود پرداخت کرده بود.
ساندار پیچای
پیچای که مدیرعامل شرکت گوگل محسوب میشود در یک سال گذشته 280.62 میلیون دلار حقوق و پاداش دریافت کرد و البته مجموع درآمدهای شرکت مادر آلفابت در این سال 161.9میلیارد دلار محاسبه شد.
میانگین حقوق پیچای در این سال 1085 برابر بیشتر از کارمندان عادی گوگل بود. بخش اعظم درآمد یک سال گذشته پیچای معادل 277 میلیون دلار در قالب سود سهام شرکت به او رسید.
«ساندار پیچای» که از سال 2015 میلادی به عنوان مدیرعامل این شرکت فعالیت میکند حقوق ثابت سالانه 650 هزار دلاری را از این شرکت میگیرد. باید توجه داشت که گوگل هماکنون چند پرونده قضایی نقض قوانین را در نقاط مختلف جهان در دست دارد که باید به ازای هر کدام از آنها چندین میلیون دلار جریمه پرداخت کند.
جف بیزوس
بیزوس که ثروتمندترین مرد جهان است و هم اکنون در سن 56 سالگی به سر میبرد، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت آمازون محسوب میشود. ارزش مجموع سرمایههای شخصی بیزوس، هم اکنون 185.2 میلیارد دلار محاسبه میشود و از سال 2017 تاکنون عنوان ثروتمندترین فرد جهان در تاریخ معاصر را از آن خود کرده است.
به گفته نشریه فوربز، بیزوس نخستین فرد در تاریخ است که ارزش مجموع درآمدهای او از 200 میلیارد دلار هم فراتر رفته است. در حالی که حقوق ثابت «جف بیزوس» در شرکت آمازون 81.8 هزار دلار در نظر گرفته شده است، ارزش مجموع حقوق و پاداشی که طی یک سال گذشته از سوی آمازون و زیرمجموعههای آن به آقای مدیرعامل پرداخت شد 1.68 میلیون دلار بوده است.
«سرباز وطن»
احمد مسجد جامعی
عضو شورای شهر تهران
این وصیت حاج قاسم سلیمانی است که روی قبرش چنین بنویسند: سرباز قاسم سلیمانی و او را با عبارتهای عنـــواندار خـــــطاب نکنند. او گفته است: «قبر ساده باشد مثل دوســــتان شــهیدم.» کلمه سرباز بسیار ساده و پرمعناست. کسی که جان برکف نهاده و یا به گفته فرهنگ معین «آن که آماده باشد سر و جان خویش را در راه هدف فدا کند.» در متون ادبی ما هم این واژه در همین معانی بسیار به کار رفته است. سرباز در عین اینکه کلمه بسیار پرمعنایی است، از نظر ترکیب بسیار ساده است. در سالهای اخیر کلمات دیگری نیز برای کسانی که از این آب و خاک دفاع کرده و میکنند به کار رفت، اما انصافاً عمق معنایی این کلمه با آنها قابل قیاس نیست. چندی پیش که سر تندیس سرباز هخامنشی از امریکا پس گرفته شد، موجی از نشاط و خرسندی از بازگشت آن به وطن، علاقهمندان را در برگرفت. سرباز هخامنشی با همان چشمان نجیب و افزار جنگی ساده، نشاندهنده نظم و ادب و شجاعت است.
از قضا گفتهاند از ویژگیهای سربازان هخامنشی کمحرفی و فرمانبری و دفاع پیوسته از این سرزمین بوده است.
اینکه سردار ملی خواسته است روی سنگ مزارش فقط کلمه سرباز بنویسند نباید به سادگی از کنارش گذشت. سردار سلیمانی بخش عمدهای از عمر و زندگیش را در جبهههای نبرد پیمود و حتی زمانی که در ایران صلح برقرار بود و همه از آرامش ناشی از آن برخوردار میشدند، نه این درجات ظاهری که میتواند برای هر شخصیت نظامی سراسر افتخار باشد و نه آن القاب دیگر حاکی از محبوبیت مردمی، توجه او را جلب نکرد جز کلمه سرباز و این انتخاب هم برای همکاران و همردیفهای او و هم برای ملت درسهای فراموش نشدنی دارد. حتی در زمان حیات نیز او کمتر حاضر میشد در جامه رزم و بویژه با نشانهای مرسوم شرکت کند.
خویشتنداری او ستودنی و مثالزدنی است، به نحوی که در سی سال پس از پایان جنگ هرگز اجازه نداد امواج سیاسی و هیجانات روزمره ناشی از آن، او را با خود به ناکجاآباد سیاست ببرد. از طرف دیگر همه میدانستند که این سرباز وطن، عشق و علاقهای وصفناپذیر به اهل بیت عصمت و طهارت و بویژه حضرت فاطمه زهرا(س) داشت و شاید ایراندوستی و سربازی او از این موضوع هم سرچشمه میگرفت. او حاضر نبود بپذیرد که مدفن شریف علی امیرالمؤمنین و حسین سیدالشهدا و میروعلمدار کربلا؛ ابوالفضلالعباس و عقیله بنیهاشم؛ زینب کبری، لگدکوب فرزندان یزید و معاویه و شمر و ابن سعد باشد. بنابراین حریم معنوی ایران را بسی فراتر از نگاههای جغرافیایی معمول میدید.
به واقع او امنیت همسایگان را امنیت ایران میدانست و بر اثر تجربه و گفتوگو به درک خاصی از ژئوپلیتیک ایران رسیده بود. اما نکته مهمتر این است که این اهداف او را از شخصیتی که داشت دور نمیکرد و در واقع همه این صفات و اطلاعات و آگاهیها و رفتار و عمل در وجود او همچون موسیقی پرشکوهی نواخته میشد و آهنگ خوشنوایی از آن به گوش میرسید که ثمره آن آرامش ایرانیان بود. او نه فقط ایران و ایرانیان را سپر خود نمیکرد بلکه خود سپر آنها میشد. در تواضع برآمده از سربازی و خویشتنداری او همین بس که نه فقط در پی تریبون نبود و درشت سخن نمیگفت بلکه بیشتر سعی میکرد آثار و اعمال او دیده شود تا خود او.
سلامت مالی و سبک زندگی او از دیگر نکات برجسته این سرباز ایران است که با وجود دسترسی به منابع مالی بسیار در سطح کشورهای مختلف هرگز تَردامن نشد. مجموع زندگی و تجربه او در برابر ماست که باعث میشود از او در تاریخ به بهترین وجه یاد شود. زمانی که خبر ترور او را به دست اهریمنان شنیدم در پیامی او را«سردار ملی» شهید قاسم سلیمانی خطاب کردم اما اکنون میبینم که خود او درستتر خویش را معرفی کرد: «سرباز قاسم سلیمانی». یاد این پهلوان پهلوانان گرامی و راهش پاینده باد.
عضو شورای شهر تهران
این وصیت حاج قاسم سلیمانی است که روی قبرش چنین بنویسند: سرباز قاسم سلیمانی و او را با عبارتهای عنـــواندار خـــــطاب نکنند. او گفته است: «قبر ساده باشد مثل دوســــتان شــهیدم.» کلمه سرباز بسیار ساده و پرمعناست. کسی که جان برکف نهاده و یا به گفته فرهنگ معین «آن که آماده باشد سر و جان خویش را در راه هدف فدا کند.» در متون ادبی ما هم این واژه در همین معانی بسیار به کار رفته است. سرباز در عین اینکه کلمه بسیار پرمعنایی است، از نظر ترکیب بسیار ساده است. در سالهای اخیر کلمات دیگری نیز برای کسانی که از این آب و خاک دفاع کرده و میکنند به کار رفت، اما انصافاً عمق معنایی این کلمه با آنها قابل قیاس نیست. چندی پیش که سر تندیس سرباز هخامنشی از امریکا پس گرفته شد، موجی از نشاط و خرسندی از بازگشت آن به وطن، علاقهمندان را در برگرفت. سرباز هخامنشی با همان چشمان نجیب و افزار جنگی ساده، نشاندهنده نظم و ادب و شجاعت است.
از قضا گفتهاند از ویژگیهای سربازان هخامنشی کمحرفی و فرمانبری و دفاع پیوسته از این سرزمین بوده است.
اینکه سردار ملی خواسته است روی سنگ مزارش فقط کلمه سرباز بنویسند نباید به سادگی از کنارش گذشت. سردار سلیمانی بخش عمدهای از عمر و زندگیش را در جبهههای نبرد پیمود و حتی زمانی که در ایران صلح برقرار بود و همه از آرامش ناشی از آن برخوردار میشدند، نه این درجات ظاهری که میتواند برای هر شخصیت نظامی سراسر افتخار باشد و نه آن القاب دیگر حاکی از محبوبیت مردمی، توجه او را جلب نکرد جز کلمه سرباز و این انتخاب هم برای همکاران و همردیفهای او و هم برای ملت درسهای فراموش نشدنی دارد. حتی در زمان حیات نیز او کمتر حاضر میشد در جامه رزم و بویژه با نشانهای مرسوم شرکت کند.
خویشتنداری او ستودنی و مثالزدنی است، به نحوی که در سی سال پس از پایان جنگ هرگز اجازه نداد امواج سیاسی و هیجانات روزمره ناشی از آن، او را با خود به ناکجاآباد سیاست ببرد. از طرف دیگر همه میدانستند که این سرباز وطن، عشق و علاقهای وصفناپذیر به اهل بیت عصمت و طهارت و بویژه حضرت فاطمه زهرا(س) داشت و شاید ایراندوستی و سربازی او از این موضوع هم سرچشمه میگرفت. او حاضر نبود بپذیرد که مدفن شریف علی امیرالمؤمنین و حسین سیدالشهدا و میروعلمدار کربلا؛ ابوالفضلالعباس و عقیله بنیهاشم؛ زینب کبری، لگدکوب فرزندان یزید و معاویه و شمر و ابن سعد باشد. بنابراین حریم معنوی ایران را بسی فراتر از نگاههای جغرافیایی معمول میدید.
به واقع او امنیت همسایگان را امنیت ایران میدانست و بر اثر تجربه و گفتوگو به درک خاصی از ژئوپلیتیک ایران رسیده بود. اما نکته مهمتر این است که این اهداف او را از شخصیتی که داشت دور نمیکرد و در واقع همه این صفات و اطلاعات و آگاهیها و رفتار و عمل در وجود او همچون موسیقی پرشکوهی نواخته میشد و آهنگ خوشنوایی از آن به گوش میرسید که ثمره آن آرامش ایرانیان بود. او نه فقط ایران و ایرانیان را سپر خود نمیکرد بلکه خود سپر آنها میشد. در تواضع برآمده از سربازی و خویشتنداری او همین بس که نه فقط در پی تریبون نبود و درشت سخن نمیگفت بلکه بیشتر سعی میکرد آثار و اعمال او دیده شود تا خود او.
سلامت مالی و سبک زندگی او از دیگر نکات برجسته این سرباز ایران است که با وجود دسترسی به منابع مالی بسیار در سطح کشورهای مختلف هرگز تَردامن نشد. مجموع زندگی و تجربه او در برابر ماست که باعث میشود از او در تاریخ به بهترین وجه یاد شود. زمانی که خبر ترور او را به دست اهریمنان شنیدم در پیامی او را«سردار ملی» شهید قاسم سلیمانی خطاب کردم اما اکنون میبینم که خود او درستتر خویش را معرفی کرد: «سرباز قاسم سلیمانی». یاد این پهلوان پهلوانان گرامی و راهش پاینده باد.
آسیب افراط و تفریط در گزینشها
سید رضا اکرمی
عضو جامعه روحانیت مبارز
بــیشــــک نـــــظام و ســـیســـتمی مـــــانند جمهـــــوری اسلامی ایران، بهجز وظایف معمــول حـکومتهــا مأموریتهایی نظیر خیر اخلاقی و شرعی عمومی را نیز دنبال مـــــیکند، مســــــألــه صلاحیت مــــأموران حکومت برای قرار گرفتن در جایگاهها و ردههای مختلف یک مسأله مهم و اساسی است. بر همین اساس نیز نمیتوان بر اصل موضوع گزینش برای ورود به عرصه خدمت در دستگاههای حاکمیتی ایرادی گرفت. اما در ذیل این بحث بهطور مسلم میشود درباره جزئیات و چارچوبهای انجام این کار نکات ضروری مهمی را متذکر شد. مهمترین مسأله در این خصوص لزوم پرهیز از افراط و تفریط در امر گزینش و تقلیل آن به موارد و محتواهای سطحی و کلیشهای است. همانقدر که نبود گزینش میتواند برای خیر و عافیت اخلاقی جامعه مضر باشد، انحراف و بد اجرا شدن آن نیز میتواند مضراتی را به وجود بیاورد.
از جمله گرفتن امکان رشد از بسیاری از افراد مستعد جامعه به بهانههای سطحی و تقلیل دادن ارزشها و سجایای اخلاقی و شرعی در حدود مسائل سطحی و ظاهری است.
تقارن نزدیک سالگرد نامه تاریخی 15 دیماه سال 1361 حضرت امام (ره) با شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی میتواند هر ساله به عنوان بهانهای جهت یادآوری موضوعات مهم در خصوص گزینش و لزوم پرهیز از سطحینگری در این خصوص باشد. همانطور که در یک سال سپری شده از شهادت پاسدار رشید ما بارها روایت شده، این سردار بزرگ مقاومت در اوایل انقلاب و در دوران جوانی برای بار اول در گزینش ورود به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به دلیل مسائل ظاهری رد شده بود و در مراحل بعدی و با وساطت برخی افراد موفق به ورود به سپاه شد. فرض بگیرید که در آن ایام رد گزینش این سردار بزرگ ایرانی برای ورود به سپاه پابرجا مانده بود؛ امروز حاصل آن چه میشد؟ کمترین حاصل این بود که احتمالاً جبهه مقاومت فرماندهای به نام «قاسم سلیمانی» در این قد و اندازه نداشت. به عبارتی یک قضاوت سطحی بر اساس معیارهای ظاهری میتوانست از کشف یک ابرمرد و قرار دادن یک فرمانده بزرگ در مسیر پیمودن پلههای ترقی جلوگیری کند.
هنوز هم میتوان گفت که مسأله همین است؛ فلسفه ایجاد گزینش و در ادامه نامه تاریخی حضرت امام (ره) بر این مبنا بوده که عناصر مسألهدار که حضور آنها در خدمت دولتی و حاکمیتی میتواند منشأ خطر و ضرر شود، از ورود سیستم اجرایی و اداری ما منع گردند. قراردادن برخی معیارهای جزئی و گاهی سطحی و ایجاد مسیرهای سخت تأیید صلاحیت افراد اما به نظر نمیرسد همخوانی چندانی با آن فلسفه داشته باشد. به نظر میرسد در یک نگاه کلی وجود 5 معیار عمومی میتواند برای تأیید گزینش افراد جهت خدمت دولتی مکفی باشد؛ قبول داشتن ارزشهای انقلاب اسلامی، التزام به قواعد جمهوری اسلامی، اعتقاد به یکپارچگی کشور، اطاعت از ولایت فقیه و در نهایت قبول داشتن چارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور.
هر چند اینکه همه افراد جامعه به یک تعالی اخلاقی و دینی عالی برسند یک آرزو و وضعیت آرمانی است اما حقیقت نیز این است که در یک جامعه همه افراد به یک درجه تعالی پیدا نمیکنند و مهمتر اینکه تعالی یافتن افراد هم عموماً یک روندی است که خود را در گذر زمان نشان میدهد و قابل قضاوت شخصی نیست. با این توصیف باید گفت همانطور که نظام گزینش کشور جلوی ورود افراد نامناسب به سیستم اداری و اجرایی را میگیرد، به همان ترتیب نیز نباید تبدیل به بهانهای برای کنار گذاشتن استعدادها و ظرفیتها و تقلیل دادن معیارهای ارزشی به برخی مسائل ظاهری شود.
مضافاً اینکه نظام اداری و اجرایی کشور ما در چهل ساله دوم انقلاب باید از دو منظر تخصص و اخلاق، خود تبدیل به دستگاه انسان ساز برای کشور شود. یعنی افراد با ورود به این دستگاه و اشتغال در آن روز به روز متخصصتر و اخلاقمدارتر از قبل شوند. خصوصاً اینکه ما به سمتی میرویم که باید به زودی خود را مهیای سپردن اکثر کارهای مهم کشور به نسلهای دوم و سوم بعد از انقلاب کنیم و از این جهت نظام گزینش ما نیز باید با مقتضیات این دوره هماهنگ گردد.
عضو جامعه روحانیت مبارز
بــیشــــک نـــــظام و ســـیســـتمی مـــــانند جمهـــــوری اسلامی ایران، بهجز وظایف معمــول حـکومتهــا مأموریتهایی نظیر خیر اخلاقی و شرعی عمومی را نیز دنبال مـــــیکند، مســــــألــه صلاحیت مــــأموران حکومت برای قرار گرفتن در جایگاهها و ردههای مختلف یک مسأله مهم و اساسی است. بر همین اساس نیز نمیتوان بر اصل موضوع گزینش برای ورود به عرصه خدمت در دستگاههای حاکمیتی ایرادی گرفت. اما در ذیل این بحث بهطور مسلم میشود درباره جزئیات و چارچوبهای انجام این کار نکات ضروری مهمی را متذکر شد. مهمترین مسأله در این خصوص لزوم پرهیز از افراط و تفریط در امر گزینش و تقلیل آن به موارد و محتواهای سطحی و کلیشهای است. همانقدر که نبود گزینش میتواند برای خیر و عافیت اخلاقی جامعه مضر باشد، انحراف و بد اجرا شدن آن نیز میتواند مضراتی را به وجود بیاورد.
از جمله گرفتن امکان رشد از بسیاری از افراد مستعد جامعه به بهانههای سطحی و تقلیل دادن ارزشها و سجایای اخلاقی و شرعی در حدود مسائل سطحی و ظاهری است.
تقارن نزدیک سالگرد نامه تاریخی 15 دیماه سال 1361 حضرت امام (ره) با شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی میتواند هر ساله به عنوان بهانهای جهت یادآوری موضوعات مهم در خصوص گزینش و لزوم پرهیز از سطحینگری در این خصوص باشد. همانطور که در یک سال سپری شده از شهادت پاسدار رشید ما بارها روایت شده، این سردار بزرگ مقاومت در اوایل انقلاب و در دوران جوانی برای بار اول در گزینش ورود به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به دلیل مسائل ظاهری رد شده بود و در مراحل بعدی و با وساطت برخی افراد موفق به ورود به سپاه شد. فرض بگیرید که در آن ایام رد گزینش این سردار بزرگ ایرانی برای ورود به سپاه پابرجا مانده بود؛ امروز حاصل آن چه میشد؟ کمترین حاصل این بود که احتمالاً جبهه مقاومت فرماندهای به نام «قاسم سلیمانی» در این قد و اندازه نداشت. به عبارتی یک قضاوت سطحی بر اساس معیارهای ظاهری میتوانست از کشف یک ابرمرد و قرار دادن یک فرمانده بزرگ در مسیر پیمودن پلههای ترقی جلوگیری کند.
هنوز هم میتوان گفت که مسأله همین است؛ فلسفه ایجاد گزینش و در ادامه نامه تاریخی حضرت امام (ره) بر این مبنا بوده که عناصر مسألهدار که حضور آنها در خدمت دولتی و حاکمیتی میتواند منشأ خطر و ضرر شود، از ورود سیستم اجرایی و اداری ما منع گردند. قراردادن برخی معیارهای جزئی و گاهی سطحی و ایجاد مسیرهای سخت تأیید صلاحیت افراد اما به نظر نمیرسد همخوانی چندانی با آن فلسفه داشته باشد. به نظر میرسد در یک نگاه کلی وجود 5 معیار عمومی میتواند برای تأیید گزینش افراد جهت خدمت دولتی مکفی باشد؛ قبول داشتن ارزشهای انقلاب اسلامی، التزام به قواعد جمهوری اسلامی، اعتقاد به یکپارچگی کشور، اطاعت از ولایت فقیه و در نهایت قبول داشتن چارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور.
هر چند اینکه همه افراد جامعه به یک تعالی اخلاقی و دینی عالی برسند یک آرزو و وضعیت آرمانی است اما حقیقت نیز این است که در یک جامعه همه افراد به یک درجه تعالی پیدا نمیکنند و مهمتر اینکه تعالی یافتن افراد هم عموماً یک روندی است که خود را در گذر زمان نشان میدهد و قابل قضاوت شخصی نیست. با این توصیف باید گفت همانطور که نظام گزینش کشور جلوی ورود افراد نامناسب به سیستم اداری و اجرایی را میگیرد، به همان ترتیب نیز نباید تبدیل به بهانهای برای کنار گذاشتن استعدادها و ظرفیتها و تقلیل دادن معیارهای ارزشی به برخی مسائل ظاهری شود.
مضافاً اینکه نظام اداری و اجرایی کشور ما در چهل ساله دوم انقلاب باید از دو منظر تخصص و اخلاق، خود تبدیل به دستگاه انسان ساز برای کشور شود. یعنی افراد با ورود به این دستگاه و اشتغال در آن روز به روز متخصصتر و اخلاقمدارتر از قبل شوند. خصوصاً اینکه ما به سمتی میرویم که باید به زودی خود را مهیای سپردن اکثر کارهای مهم کشور به نسلهای دوم و سوم بعد از انقلاب کنیم و از این جهت نظام گزینش ما نیز باید با مقتضیات این دوره هماهنگ گردد.
آلودگی هوا عامل افزایش مبتلایان به کرونا
دکتر عباس شاهسونی
رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت
امروزه آلودگی هوا یکی از مسائل عمده شهرهای بزرگ جهان شده است. گسترش شهرنشینی، افزایش جمعیت، رشد بخشهای صنعتی، حملونقل و الگوهای مصرف نامناسب، نگرانیها را نسبت به تشدید آلودگی هوا افزایش داده است که این آلودگیها تأثیرات نامطلوبی بر سلامتی، رفاه و بهره وری جامعه دارد. آلودگی هوا یکی از عوامل خطر محیطی مهم است، جوامع از طریق کاهش سطح آلایندههای هوا میتوانند بار بیماریهای مربوط به سکته، بیماریهای قلبی، سرطان ریه و بیماریهای تنفسی حاد و مزمن را کاهش دهند. در حال حاضر 92 درصد از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که در آن سطح آلودگی هوا (غلظت ذرات معلق PM2.5) بالاتر از رهنمود سازمان جهانی بهداشت (10 میکروگرم در متر مکعب) است و در کشورهای با سطح درآمد متوسط و پایین خطر بیشتری وجود دارد.
آلودگی هوا در سطح جهان، بهعنوان چهارمین علت مرگ زودرس پساز فشار خون بالا، مصرف دخانیات و سوء تغذیه است و دومین علت اصلی مرگ و میر ناشی از بیماریهای غیر واگیر پساز استعمال دخانیات شناخته شده است. براساس آخرین برآورد مؤسسه معتبر بار بیماریها به ترتیب 26 درصد از مرگها به علت سکته مغزی، 20 درصد بیماریهای ایسکمیک قلبی (IHD)، 19 درصد سرطان ریه، 20 درصد دیابت، 30 درصد عفونتهای تحتانی دستگاه تنفسی و 40 درصد بیماریهای مزمن انسداد ریوی منتسب به مواجهه طولانی مدت با آلودگی هوای آزاد است. در سال 2019 از هر 9 مرگ، یک مورد به علت آلودگی هوا بوده است. آلایندههای هوا که از مهمترین نگرانیهای بهداشت عمومی هستند شامل ذرات معلق (PM)، ازن تروپوسفریک سطح زمین (O3)، دی اکسید نیتروژن (NO2) و دی اکسید گوگرد (SO2) هستند که میتوانند بسیاری از اندامها و سیستمها را تحت تأثیر قرار دهند. شواهد زیادی در خصوص ارتباط بین این آلودگیها و اثرات قلبی عروقی و تنفسی وجود دارد. سایر پیامدهای احتمالی سلامتی شامل اثرات متابولیکی(دیابت)، تصلب شرایین، اختلال در رشد عصبی و ریه در کودکان و حتی ارتباط با بیماریهای تخریب عصبی است. براساس اظهارات سازمان بهداشت جهانی، ذرات معلق PM2.5 یک شاخص متداول برای آلودگی هوا و بیشتر از سایر آلایندهها بر سلامتی افراد تأثیر میگذارد. منبع اصلی ذرات معلق هوا وسایل نقلیه جادهای، صنایع و کارخانه ها است.
براساس آخرین برآورد مؤسسه معتبر بار بیماریها مواجهه طولانی مدت با ذرات معلق PM2.5 در کشور ایران سالانه باعث 41700 مرگ زودرس میشود و تعداد مرگ منتسب به ذرات معلق PM2.5 به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت 63.1 نفر است. بر طبق این گزارش میانگین غلظت ذرات معلق PM2.5 در کشور ایران بیش از 8/3 برابر رهنمود سازمان جهانی بهداشت است.
مطابق با آخرین گزارش بانک جهانی در سال 2018، براساس دادههای غلظت ذرات معلق شهر تهران، هزینههای سلامت (مرگ و بیماری) آلاینده ذرات معلق (PM2.5) در شهر تهران سالانه، 6/2 میلیارد دلار است. مطابق این گزارش در صورتی که غلظت ذرات معلق ذرات معلق (PM2.5) در شهر تهران از 35 میکروگرم در متر مکعب به 10 میکروگرم در متر مکعب (رهنمود سازمان بهداشت جهانی) کاهش یابد سالانه هزینههای سلامت (مرگ و بیماری) ناشی از آلاینده ذرات معلق به میزان 6/1 میلیارد دلار کاهش مییابد. کیفیت پایین هوا یک عامل خطر مهم برای بیماریهای حاد و مزمن تنفسی و قلبی عروقی است. افرادی که بیماریهای زمینهای دارند و در مناطق با هوای آلوده زندگی میکنند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری شدید عفونت کووید19 قرار دارند.
بر اساس مطالعات و شواهدی علمی، آلودگی هوا عامل اصلی تعیین کننده افزایش بیماریهایی مانند آنفلوانزا و کووید19 است، زیرا افزایش آلودگی هوا میتواند آسیبپذیری دستگاه تنفسی افراد را افزایش دهد و همینطور باعث تشدید دیابت و بیماریهای تنفسی شود که با نرخ بالاتر مرگ و میر ناشی از کووید19 همراه است. بههمین دلیل اتحادیه بهداشت عمومی اروپا هشدار داده است افرادی که در شهرهای آلوده زندگی میکنند بیشتر در معرض خطر کووید19 قرار دارند. همانطور که اشاره شد در حال حاضر بهدلیل تغییر فصل و افزایش آلایندههای هوا بخصوص در کلانشهرها و شهرهای صنعتی با دو مشکل آلودگی هوا و اپیدمی کووید19 مواجه هستیم و میزان مراجعات افراد به مراکز درمانی هم بهدلیل آلودگی هوا و تشدید مشکلات تنفسی و قلبی و عروقی و هم کووید19 افزایش مییابد. بنابراین، آلودگی هوا یک عامل اثرگذار بر ابتلا و مرگ ناشی از کووید19 است. نتایج مطالعات نشان میدهد که بین آلودگی هوا و عفونت کووید19 رابطه آماری معنیداری وجود دارد. مواجهه کوتاه مدت با غلظتهای بالاتر PM2.5، PM10، CO، NO2 و O3 با افزایش خطر ابتلا و مرگ به علت کووید19 همراه است.
رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت
امروزه آلودگی هوا یکی از مسائل عمده شهرهای بزرگ جهان شده است. گسترش شهرنشینی، افزایش جمعیت، رشد بخشهای صنعتی، حملونقل و الگوهای مصرف نامناسب، نگرانیها را نسبت به تشدید آلودگی هوا افزایش داده است که این آلودگیها تأثیرات نامطلوبی بر سلامتی، رفاه و بهره وری جامعه دارد. آلودگی هوا یکی از عوامل خطر محیطی مهم است، جوامع از طریق کاهش سطح آلایندههای هوا میتوانند بار بیماریهای مربوط به سکته، بیماریهای قلبی، سرطان ریه و بیماریهای تنفسی حاد و مزمن را کاهش دهند. در حال حاضر 92 درصد از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که در آن سطح آلودگی هوا (غلظت ذرات معلق PM2.5) بالاتر از رهنمود سازمان جهانی بهداشت (10 میکروگرم در متر مکعب) است و در کشورهای با سطح درآمد متوسط و پایین خطر بیشتری وجود دارد.
آلودگی هوا در سطح جهان، بهعنوان چهارمین علت مرگ زودرس پساز فشار خون بالا، مصرف دخانیات و سوء تغذیه است و دومین علت اصلی مرگ و میر ناشی از بیماریهای غیر واگیر پساز استعمال دخانیات شناخته شده است. براساس آخرین برآورد مؤسسه معتبر بار بیماریها به ترتیب 26 درصد از مرگها به علت سکته مغزی، 20 درصد بیماریهای ایسکمیک قلبی (IHD)، 19 درصد سرطان ریه، 20 درصد دیابت، 30 درصد عفونتهای تحتانی دستگاه تنفسی و 40 درصد بیماریهای مزمن انسداد ریوی منتسب به مواجهه طولانی مدت با آلودگی هوای آزاد است. در سال 2019 از هر 9 مرگ، یک مورد به علت آلودگی هوا بوده است. آلایندههای هوا که از مهمترین نگرانیهای بهداشت عمومی هستند شامل ذرات معلق (PM)، ازن تروپوسفریک سطح زمین (O3)، دی اکسید نیتروژن (NO2) و دی اکسید گوگرد (SO2) هستند که میتوانند بسیاری از اندامها و سیستمها را تحت تأثیر قرار دهند. شواهد زیادی در خصوص ارتباط بین این آلودگیها و اثرات قلبی عروقی و تنفسی وجود دارد. سایر پیامدهای احتمالی سلامتی شامل اثرات متابولیکی(دیابت)، تصلب شرایین، اختلال در رشد عصبی و ریه در کودکان و حتی ارتباط با بیماریهای تخریب عصبی است. براساس اظهارات سازمان بهداشت جهانی، ذرات معلق PM2.5 یک شاخص متداول برای آلودگی هوا و بیشتر از سایر آلایندهها بر سلامتی افراد تأثیر میگذارد. منبع اصلی ذرات معلق هوا وسایل نقلیه جادهای، صنایع و کارخانه ها است.
براساس آخرین برآورد مؤسسه معتبر بار بیماریها مواجهه طولانی مدت با ذرات معلق PM2.5 در کشور ایران سالانه باعث 41700 مرگ زودرس میشود و تعداد مرگ منتسب به ذرات معلق PM2.5 به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت 63.1 نفر است. بر طبق این گزارش میانگین غلظت ذرات معلق PM2.5 در کشور ایران بیش از 8/3 برابر رهنمود سازمان جهانی بهداشت است.
مطابق با آخرین گزارش بانک جهانی در سال 2018، براساس دادههای غلظت ذرات معلق شهر تهران، هزینههای سلامت (مرگ و بیماری) آلاینده ذرات معلق (PM2.5) در شهر تهران سالانه، 6/2 میلیارد دلار است. مطابق این گزارش در صورتی که غلظت ذرات معلق ذرات معلق (PM2.5) در شهر تهران از 35 میکروگرم در متر مکعب به 10 میکروگرم در متر مکعب (رهنمود سازمان بهداشت جهانی) کاهش یابد سالانه هزینههای سلامت (مرگ و بیماری) ناشی از آلاینده ذرات معلق به میزان 6/1 میلیارد دلار کاهش مییابد. کیفیت پایین هوا یک عامل خطر مهم برای بیماریهای حاد و مزمن تنفسی و قلبی عروقی است. افرادی که بیماریهای زمینهای دارند و در مناطق با هوای آلوده زندگی میکنند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری شدید عفونت کووید19 قرار دارند.
بر اساس مطالعات و شواهدی علمی، آلودگی هوا عامل اصلی تعیین کننده افزایش بیماریهایی مانند آنفلوانزا و کووید19 است، زیرا افزایش آلودگی هوا میتواند آسیبپذیری دستگاه تنفسی افراد را افزایش دهد و همینطور باعث تشدید دیابت و بیماریهای تنفسی شود که با نرخ بالاتر مرگ و میر ناشی از کووید19 همراه است. بههمین دلیل اتحادیه بهداشت عمومی اروپا هشدار داده است افرادی که در شهرهای آلوده زندگی میکنند بیشتر در معرض خطر کووید19 قرار دارند. همانطور که اشاره شد در حال حاضر بهدلیل تغییر فصل و افزایش آلایندههای هوا بخصوص در کلانشهرها و شهرهای صنعتی با دو مشکل آلودگی هوا و اپیدمی کووید19 مواجه هستیم و میزان مراجعات افراد به مراکز درمانی هم بهدلیل آلودگی هوا و تشدید مشکلات تنفسی و قلبی و عروقی و هم کووید19 افزایش مییابد. بنابراین، آلودگی هوا یک عامل اثرگذار بر ابتلا و مرگ ناشی از کووید19 است. نتایج مطالعات نشان میدهد که بین آلودگی هوا و عفونت کووید19 رابطه آماری معنیداری وجود دارد. مواجهه کوتاه مدت با غلظتهای بالاتر PM2.5، PM10، CO، NO2 و O3 با افزایش خطر ابتلا و مرگ به علت کووید19 همراه است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
راه مبارزه با فساد شفافیت است
-
نباید در برابر نقض حقوق عامه سکوت کرد
-
آغاز غنیسازی ۲۰درصدی در فردو
-
دورنمای جهان کرونازده
-
انتقال پایتخت باید به صورت جامع مورد بحث قرار گیرد
-
حذف عکس سردار سلیمانی از اینستاگرام به بازنشر بیشتر پیام وی منتهی شد
-
بررسی طرح اجاره داری حرفه ای در دولت
-
پاسخ دولت به سؤالات مجمع درباره اف ایتیاف
-
نرخ کاهش جمعیت در روستاهای ایران صفر شد
-
آزادسازی 158 هکتار از اراضی دریاچه پریشان
-
از ساندویچ انفجاری تا سیرابی گلاسه
-
پردرآمدترین مدیران فناوری در سال 2020
-
«سرباز وطن»
-
آسیب افراط و تفریط در گزینشها
-
آلودگی هوا عامل افزایش مبتلایان به کرونا
اخبارایران آنلاین